کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فراچنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فراچنگ
/farāčang/
معنی
به چنگ؛ میان دست.
〈 فراچنگ آوردن: (مصدر متعدی) [قدیمی] به چنگ آوردن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
فراچنگ
لغتنامه دهخدا
فراچنگ . [ ف َ چ َ ] (ق مرکب ) در چنگ . (آنندراج ). رجوع به فرا چنگ آوردن شود.
-
فراچنگ
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [قدیمی] farāčang به چنگ؛ میان دست.〈 فراچنگ آوردن: (مصدر متعدی) [قدیمی] به چنگ آوردن.
-
واژههای مشابه
-
فراچنگ کردن
دیکشنری فارسی به عربی
فحم
-
جستوجو در متن
-
grasp
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فهم، اخذ، چنگ زنی، چنگ زدن، فهمیدن، فراچنگ کردن، بچنگ آوردن، گیر اوردن، قاپیدن
-
grasps
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درک می کند، فهم، اخذ، چنگ زنی، چنگ زدن، فهمیدن، فراچنگ کردن، بچنگ آوردن، گیر اوردن، قاپیدن
-
فرا
فرهنگ فارسی معین
(فَ) [ اوس . ] 1 - (پ ی ش .) بر سر فعل درآید و آن در اصل به معنی به ، به سوی ، در باشد: فرارو. 2 - (حراض .) نزد، نزدیک : فرااو رفتم . 3 - به ، با. 4 - سوی ،جانب . 5 - (ص .)بلند، عالی . 6 - در میان : فراچنگ . 7 - دورتر یا بالاتر: فراتر. 8 - پیرامون ...
-
فحم
دیکشنری عربی به فارسی
برگشتن , انجام دادن , کردن , بازگشت , فرصت , کار روز مزد و اتفاقي , زغال چوب , زغال سنگ , زغال , زغال کردن , فراچنگ کردن , بچنگ اوردن , گير اوردن , فهميدن , چنگ زدن , قاپيدن , اخذ , چنگ زني , فهم , درک , ادراک , مشاهده قوه ادراک , اگاهي , دريافت , هو...
-
دامن
لغتنامه دهخدا
دامن . [ م َ ] (اِ) دامان . ذیل . (دهار). آن قسمت از قبا و ارخالق و سرداری و جز آن که از کمر بزیر آویزد. از کمر به پایین هر جامه . قسمت پایین قبا و غیره از سوی پیش . قسمت سفلای قبا و غیره از قدام . قسمت پایین جامه . رفل . (منتهی الارب ). قسمت پیش از ...