کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فراوری پایینبهبالا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
فرآوری
واژگان مترادف و متضاد
تولید، ساخت
-
فرآوری
واژهنامه آزاد
توليد
-
meat-processing plant
کارخانۀ فراوری گوشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] کارخانهای که در آن گوشت خام و پخته فراوری و بستهبندی میشود
-
top-down processing
فراوری بالابهپایین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نانوفنّاوری] روشی کاهشی برای تهیۀ نانوساختارها از تودۀ مادۀ موردنظر
-
bottom-up processing
فراوری پایینبهبالا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نانوفنّاوری] روشی افزایشی برای تهیۀ نانوساختارها از اتم و مولکول
-
food processing
فراوری مواد غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] عملیاتی که بر روی مادۀ غذایی خام صورت میگیرد تا محصول نهایی معینی تولید شود
-
food process engineering
مهندسی فراوری غذا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] استفاده از خصوصیات مواد غذایی برای طراحی و ساخت تجهیزات و فراوری محصولات غذایی
-
processed food
مادۀ غذایی فراوریشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مادۀ غذایی که عملیات فراوری بر روی آن انجام شده است
-
front-end system
سامانۀ پیشفراوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] فرایند بازیافت مواد از پسماند جامد و آمادهسازی هر جزء برای فرایند تبدیل بعدی
-
minimally processed food
غذای کمفراوریشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مادۀ غذایی تیمارشده با استفاده از فنّاوریهایی که تازگی آن را چندان تغییر نداده باشد و درعینحال، فعالیتهای میکربی و زیمایهای آن واپاییده باشد
-
جستوجو در متن
-
vertical scrolling
نَوَردش عمودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نَوَردش از بالا به پایین یا از پایین به بالا
-
downward
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایین، رو به پایین، سرازیر، سراشیب، زیرین، متمایل بپایین
-
فروبردن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) forubordan ۱. پایین بردن؛ به پایین بردن.۲. بلعیدن.۳. غرق کردن.
-
بفرود
لغتنامه دهخدا
بفرود. [ ب ِ ف ُ ] (ق مرکب ) پایین و بسمت پایین . (ناظم الاطباء). و رجوع به فرود شود.