کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فراوانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فراوانی
/farāvāni/
معنی
۱. بسیاری؛ کثرت.
۲. وفور نعمت.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. ارزانی
۲. بسیاری
۳. فراخی، کثرت، وفور
۴. بسامد، تکرروقوع ≠ تنگی، قلت
دیکشنری
affluence, abundance, amplitude, cornucopia, excess, exorbitance, extensiveness, muchness, overflow, plenitude, plenty, preponderance, preponderancy, profusion, superabundance, superfluity, wealth
-
جستوجوی دقیق
-
فراوانی
واژگان مترادف و متضاد
۱. ارزانی ۲. بسیاری ۳. فراخی، کثرت، وفور ۴. بسامد، تکرروقوع ≠ تنگی، قلت
-
فراوانی
لغتنامه دهخدا
فراوانی . [ ف َ] (حامص ) بسیاری . کثرت . (ناظم الاطباء) : قطره ٔ اشکم ، اما ز فراوانی ضعف طاقتی نیست که از دیده به مژگان برسم . خاقانی .|| وفور نعمت . بسیاری طعام و خوراک .(ناظم الاطباء). خصب . رخاء. فراخی . نقیض تنگی . (یادداشت به خط مؤلف ). || عمق...
-
فراوانی
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (حامص .) بسیاری ، وفور.
-
فراوانی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) farāvāni ۱. بسیاری؛ کثرت.۲. وفور نعمت.
-
فراوانی
دیکشنری فارسی به عربی
تردد , حماس , غزارة , کثير , مسرف , وفرة , يسر
-
واژههای مشابه
-
isotopic abundance
فراوانی ایزوتوپی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] نسبت تعداد اتمهای ایزوتوپ خاصی از یک عنصر به تعداد کل اتمهای همان عنصر در نمونۀ مورد بررسی
-
collision frequency
فراوانی برخورد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] تعداد متوسط برخوردهای هر ذره در واحد زمان در هنگام عبور از گاز یا محیطی دیگر
-
joint frequency
فراوانی درزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تعداد درزه در واحد مساحت
-
gene frequency
فراوانی ژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] نسبت تعداد یک دِگرۀ خاص به تعداد دیگرِ دِگرهها در یک جایگاه ژنی در یک جمعیت معین
-
فراوانی مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] ← بسامد مطلق
-
فراوانی خانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] ← بسامد خانهای
-
رواج و فراوانی
فرهنگ گنجواژه
وفور.
-
جستوجو در متن
-
histogram
بافتنگاشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] نوعی نمایش توزیع فراوانی دادهها که در آن فراوانی ردهها با مستطیلهایی نشان داده میشود که مساحت آنها متناسب با فراوانی هر رده است