کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فراهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
صبیان
لغتنامه دهخدا
صبیان . [ ص ِ ] (ع اِ) ج ِ صبی است . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ). در غیاث آرد: بضم نیز آمده است .- نصاب الصبیان ؛ منظومه ای است در لغت عربی به فارسی تألیف ابونصر فراهی .
-
محترمة
لغتنامه دهخدا
محترمة. [ م ُ ت َ رَ م َ ] (ع ص ) مؤنث محترم . زن بزرگوار و با حرمت : نه جفت نبی که پاک بودند همه بد عایشه و خدیجه ٔ محترمه ...ابونصر فراهی (از نصاب ).
-
هیره
لغتنامه دهخدا
هیره . [ ] (اِ) گویند که کلمه ٔ فارسی است به معنی پس گردن و قفا و استناد به شعر ابونصر فراهی کنند که گوید : ریه شش قفا هیره و وجه روی فخذ ران عقب پاشنه رجل پای .لیکن کلمه ٔ هیره در هیچ جا دیده و شنیده نشده است و معنی بیت هم معلوم نیست . (یادداشت مؤل...
-
ابان
لغتنامه دهخدا
ابان . [ اَ ] (اِ) آبان . آبانماه . ماه هشتم سال شمسی فارسی مطابق عقرب عربی و تشرین اول سریانی . و آن ماه دوم خزانست . اقطمبریوس رومی از دهم مهر تا دهم آبان باشد : پس از شهریور و مهر و ابان و آذر و دی دان که بر بهمن جز اسفندارمذ ماهی نیفزاید.ابونصر ف...
-
کار به
لغتنامه دهخدا
کار به . [ رِ ب ِه ْ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کارخوب و بپارسی ترجمه ٔ نافله است که به عربی عبادت ناواجب را گویند. (آنندراج ) (انجمن آراء) : چنب سنت و نافله کار به روا ناروا دان حلال و حرام .ابونصر فراهی (از آنندراج ) (انجمن آرا).
-
منحوسة
لغتنامه دهخدا
منحوسة. [ م َ س َ ] (ع ص ) تأنیث منحوس . (از اقرب الموارد). رجوع به منحوس شود.- ایام منحوسة ؛ قدما بعضی از روزهای ماه قمری رانحس می شمردند و ابونصر فراهی آنها را در قطعه ٔ زیر جمع کرده است :هفت روزی نحس باشد در مهی زآن حذر کن تا نیابی هیچ رنج سه و پ...
-
چنب
لغتنامه دهخدا
چنب . [ چ َ ن َ ] (اِ) به معنی سنت است که مقابل فرض یعنی واجب باشد. (انجمن آرا) (آنندراج ). بمعنی سنت و کاربه و نافله که مقابل فرض و واجب است . (از نصاب الصبیان ابونصر فراهی ). سنت و مستحب . مقابل واجب و فرض . (ناظم الاطباء). و رجوع به سنت و مستحب شو...
-
قوام الدین
واژهنامه آزاد
قوام یعنی استوار پایه دار ، ستون دین معنی می دهد ، قوام الدین عثمانی یک ورزشکار خوبی کاراته کشور عزیز ما افغانستان بود ، مکتب ابتدایی را تا صنف سوم در ایران خوانده و بعد در ولایت فراه شامل مکتب قسم دوم ابونصر فراهی گردید تا صنف ششم در مکتب یاد شده ب...
-
نظام الدین
لغتنامه دهخدا
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) (قاضی ...) ابن شرف الدین حاجی محمد فراهی ، از فقها و علمای قرن نهم و معاصر سلطان حسین بایقراست و بفرمان او در دارالسلطنه ٔ هرات منصب قضا داشت و به سال 900 هَ . ق . درگذشت . (از رجال کتاب جبیب السیر ص 180). و نیز رج...
-
فراه
لغتنامه دهخدا
فراه . [ ف َ ] (اِخ )شهری است نزدیک به سبزوار هرات و از آنجاست ابونصر فراهی . طایفه ای از ملوک در آنجا حکمرانی کرده اند که با پادشاهان سیستان قرابت داشته اند. معین الدین [ اسفزاری ] نوشته است که در یک فرسنگی فراه کوهی است که آن را بارندک خوانند و در ...
-
توقیعالرومی
لغتنامه دهخدا
توقیعالرومی . [ ت َ عَرْ رو ] (اِخ ) مصطفی پاشا الوزیربن القاضی جلال الطوسیه وی الرومی الحنفی رئیس الکتاب ... در سال 975 هَ . ق . درگذشت . او راست : تاریخ مصر. درجات المسالک فی طبقات الممالک . دلایل النبوة المحمدی و شمائل الفتوة الاحمدی در ترجمه ٔ مع...
-
رخیص
لغتنامه دهخدا
رخیص . [ رَ ] (ع ص ) ارزان . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (فرهنگ سروری ) (دهار). کم بها. ارزان ، مقابل گران . (یادداشت مؤلف ) : نحاس و صفر مس و روی آنک است سرب حلی است زیور و غالی گران رخیص ارزان . ابونصر فراهی (نصاب الصبی...
-
محسن
لغتنامه دهخدا
محسن . [ م ُ س ِ ] (اِخ ) قزوینی . در مجمعالفصحاء، محسن فراهی آمده است و او را از مداحان و شعرای آل ناصر خوانده است . (ج 1 ص 511). عوفی درباره ٔ او می نویسد: از محسنان عالم نظم و ناظمان مسلک فضل بود. و این رباعی را در وصف شراب گفته است :آتش دیدی که ب...
-
لادغ
لغتنامه دهخدا
لادغ . [ دِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از لدغ به معنی گزیدن . (از منتهی الارب ). گزنده . || نام مرضی است . (منتخب اللغات ). نام دردی است که پوست را میگزد چنانکه مار و کژدم میگزد. (غیاث ) : خشن و لادغ است و اعیائی خدری و ممدد و حکاک . فراهی (نصاب الصبیان ).بع...
-
ابونصر
لغتنامه دهخدا
ابونصر. [ اَ ن َ ] (اِخ ) محمود یا مسعودبن ابی بکربن الحسین بن جعفر الفراهی . از مردم فره صاحب نصاب الصبیان معاصر امام شرف الدین محمدبن محمدالفراهی . و او در سال 617 هَ . ق . جامع صغیر شیبانی را بنظم کرده است . (کشف الظنون چ لیپزیک ج 2 ص 559). ورجوع ...