کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرانامهپردازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
styling1
سبکپردازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] 1. ساختن یا آراستن چیزی بر مبنای سبک رایج 2. محصول این فرایند
-
query processing
پُرسمانپردازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] روشی برای فرستادن دادهها به مقاصد معین یا مناسب ازطریق شبکه براساس ارزش دادهها
-
improvisation
بداههپردازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، موسیقی] 1. خلق موسیقی در هنگام اجرا 2. هرگونه گفتار یا حرکت و بازی خارج از فیلمنامه درهنگام فیلمبرداری
-
characterization
شخصیتپردازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] به تصویر کشیدن شخصیتهای نمایشنامه یا فیلمنامه بر روی صحنه یا در فیلم ازطریق بازنمایی رفتار و حرکات و گفتار آنان
-
set dressing
صحنهپردازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] چینش و آرایش اثاثیه و وسایل صحنه
-
tracking1
خطپردازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] روند ضبط بخشهای جداگانۀ صوتی برای تولید یک قطعه
-
data processing
دادهپردازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مرحلهای در پژوهش یافتههای باستانشناختی که معمولاً شامل تمیز کردن و محافظت و برچسبزنی و یافتهنامهنویسی (inventorying) و دادهنامهنویسی (cataloging) میشود
-
sonics
صوتپردازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] فنّاوری پردازش و تحلیل صوت
-
phrasing
عبارتپردازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] 1. محقق کردن ساختار عبارات یک اثر موسیقایی در اجرا 2. ساختار عبارت
-
دروغ پردازی
لغتنامه دهخدا
دروغ پردازی . [ دُ پ َ ] (حامص مرکب ) عمل دروغ پرداز. دروغ بافی . و رجوع به دروغ پرداز شود.
-
خانه پردازی
لغتنامه دهخدا
خانه پردازی . [ ن َ/ ن ِ پ َ ] (حامص مرکب ) خانه داری . آراستگی خانه . توجه کردن به نظم و ترتیب اسباب خانه . (ناظم الاطباء).
-
چهره پردازی
لغتنامه دهخدا
چهره پردازی . [ چ ِ رَ / رِ پ َ ] (حامص مرکب ) عمل چهره پرداز. رخسازی . صورت سازی . ساختن و پرداختن چهره ٔ اشخاص و چیزها. مصوری . صورتگری . نقاشی .
-
قصه پردازی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] qessepardāzi داستانسرایی؛ قصهگویی.
-
عبارت پردازی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] ebāratpardāzi آنکه بیشتر از معنی به ترکیب الفاظ و کلمات میپردازد.
-
تاوان پردازی
دیکشنری فارسی به عربی
تامين