کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فراماسون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فراماسون
/ferāmāson/
معنی
عضو سازمان یا جمعیت فراماسونری.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
Freemason, mason
-
جستوجوی دقیق
-
freemason
فراماسون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] عضو انجمن فراماسونی
-
فراماسون
لغتنامه دهخدا
فراماسون . [ فْرا / ف ِ سُن ْ ] (فرانسوی ، اِ) این کلمه در قرن سیزدهم میلادی به پیشه ورانی که با تیشه کار میکردند گفته می شد. (از دائرةالمعارف انگلیسی ). تیشه دار. هیزم شکن . || (اِخ ) از قرن سیزدهم به بعد به کسانی گفته شده که در حوزه های سازمان اسرا...
-
فراماسون
فرهنگ فارسی معین
(فِ سُ) [ انگ . ] (اِ.) عضو جمعیت فراماسونری .
-
فراماسون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: franc-maçon] (سیاسی) ferāmāson عضو سازمان یا جمعیت فراماسونری.
-
فراماسون
دیکشنری فارسی به عربی
بناء
-
واژههای مشابه
-
شعبه فراماسون ها
دیکشنری فارسی به عربی
منتجع
-
جستوجو در متن
-
pampharmacon
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فراماسون
-
forepast
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فراماسون
-
freemason
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فراماسون، عضو جمعیت فراماسون، فراماسیون، عضو فراموش خانه
-
desperadoes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فراماسون ها، جنایت کار
-
Masonic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماسونی، وابسته به فراماسون
-
اوْسا
لهجه و گویش گنابادی
ouwsa در گویش گنابادی یعنی استاد ، کاربلد ، بنا ، فراماسون
-
بناء
دیکشنری عربی به فارسی
سازنده , خانه ساز , ساختمان , عمارت , بنا , بناي سنگ کار , عضو فراموشخانه , فراماسون , باسنگ ساختن , بناکردن , بنايي