کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فراش نَشاش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
فراش باشی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. ترکی] [منسوخ] farrāšbāši سردستۀ فرّاشان؛ رئیس فرّاشان. = فَرّاش
-
فراش خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] farrāšxāne جای فرّاشان؛ اتاق فرّاشان.
-
صاحب فراش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی، مجاز] sāhebfa(e)rāš بیمار بستری.
-
فراش مدرسه
دیکشنری فارسی به عربی
بواب
-
انبار،انباربان ،فراش انبار
لهجه و گویش تهرانی
زندان،زندانبان
-
خادم و فراش
فرهنگ گنجواژه
خدمه
-
خادم و طباخ و فراش
فرهنگ گنجواژه
خدمه.