کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرازا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فرازا
/farāzā/
معنی
۱. ارتفاع؛ بلندی.
۲. مقدار ارتفاع یک محل از سطح دریا.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
altitude
-
جستوجوی دقیق
-
altitude 2
فرازا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ارتفاع یک نقطۀ مرتفع یا هواپیما نسبت به تراز متوسط دریا
-
فرازا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (ریاضی) farāzā ۱. ارتفاع؛ بلندی.۲. مقدار ارتفاع یک محل از سطح دریا.
-
فرازا
دیکشنری فارسی به عربی
ارتفاع
-
واژههای همآوا
-
فرازع
لغتنامه دهخدا
فرازع . [ ف َ زِ ] (ع اِ) ج ِ فرزعة. (منتهی الارب ). پاره های گیاه . (از آنندراج ). رجوع به فرزعة شود.
-
جستوجو در متن
-
altimetric traverse
پیمایش فرازیافتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] پیمایشی که در آن، معمولاً با یک فرازیاب، ارتفاع نقاط با اندازهگیری فشار هوا و تبدیل آن به فرازا به دست میآید
-
ارتفاع
دیکشنری عربی به فارسی
فرازا , بلندي , ارتفاع , فراز , منتها درجه , مقام رفيع , منزلت , جاي بلند وبرامدگي , ترفيع , رفعت , جاي مرتفع , اسمان , عرش , تکبر , دربحبوحه , ارتفاعات , عظمت , بالا بردن , ترقي دادن , اضافه حقوق , برخاستن , ترقي کردن , ترقي خيز