کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فراخی و وسعت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فراخی و وسعت
فرهنگ گنجواژه
گشایش.
-
واژههای مشابه
-
bronchiectasis
نایژهفراخی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] بیماری مزمن گشاد شدن نایژهها که با تنفس بدبو همراه است
-
cholecystectasia
زَهرهفراخی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] بزرگ شدن یا اتساع مزمن کیسۀ صفرا
-
پی فراخی
لغتنامه دهخدا
پی فراخی . [ پ َ / پ ِ ف َ ] (حامص مرکب ) حالت یا عمل پی فراخ : بود با راهواریش همه لنگ با چنین پی فراخیش همه تنگ . نظامی .که ما را سر پرده ٔ تنگ نیست بجز پی فراخی در آهنگ نیست . نظامی .ملک ازو گرچه سبز شاخی داشت او چو خورشید پی فراخی داشت .نظامی .
-
پی فراخی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی، مجاز] peyfarāxi تندروی؛ افراط.
-
پشت گوش فراخی
دیکشنری فارسی به عربی
لامبالات
-
جستوجو در متن
-
ابتحاح
لغتنامه دهخدا
ابتحاح . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) وسعت و فراخی عیش .
-
وسعة
لغتنامه دهخدا
وسعة. [ وُ ع َ ] (ع اِمص ) فراخی و گشایش . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). فراخی و گشادی جای . (ناظم الاطباء). رجوع به وسعت شود.
-
گشادی
لغتنامه دهخدا
گشادی . [ گ ُ ] (حامص ) فراخی . فراخا. وسعت . گشادگی . مقابل تنگی و ضیق .
-
منتفذ
لغتنامه دهخدا
منتفذ. [ م ُ ت َ ف َ ] (ع اِمص ) فراخی و وسعت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
اتساع
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِّ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) فراخ شدن ، گشاد شدن . 2 - (اِمص .) فراخی ، وسعت ، گنجایش . 3 - کثرت مال و ثروت .
-
فراخنا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹فراخا، فراخی› farāxnā ۱. محل فراخ و گشاده؛ محل وسیع.۲. (اسم مصدر) گشادگی؛ فراخی؛ وسعت: ◻︎ سودی نکند فراخنای بر و دوش / گر آدمی ای عقل و هنرپرور و هوش (سعدی۲: ۷۲۷).
-
يَفْسَحِ
فرهنگ واژگان قرآن
تا جا باز کند - تا فراخی و وسعت دهد (از فسح به معنی فراخی است و منظور از فراخي دادن در مجالس در عبارت "تَفَسَّحُواْ فِي ﭐلْمَجَالِسِ فَـﭑفْسَحُواْ يَفْسَحِ ﭐللَّهُ لَکُمْ " اين است که آدمي خود را جمع و جور کند تا جاي آن ديگري فراخ شود ، و فسحت دادن خ...