کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فحولت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فحولت
/fohulat/
معنی
نری؛ مردانگی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
فحولت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: فحولة] [قدیمی] fohulat نری؛ مردانگی.
-
واژههای همآوا
-
فحولة
لغتنامه دهخدا
فحولة. [ف ُ ل َ ] (ع مص ) گشنی کردن . || (اِ) ج ِ فحل . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به فحل شود.
-
جستوجو در متن
-
متفحل
لغتنامه دهخدا
متفحل . [ م ُ ت َ ف َح ْ ح ِ ] (ع ص ) به تکلف نماینده فحولت را در لباس و طعام . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تفحل و فحولت شود. || با گشن ماننده . (از منتهی الارب ). || درخت که بار نیارد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم ال...
-
نری
لغتنامه دهخدا
نری . [ ن َرْ ری ] (حامص ) نر بودن . فحلی . فحولت . مقابل مادگی . || مردانگی . شجاعت : گر سنگ ده آسیا فروافتددر پیش رخش ز کوکب دُرّی از پس نجهد دلش به یک ذره کس را نبود دلی بدین نرّی .منوچهری .
-
نری
لغتنامه دهخدا
نری . [ ن َ ] (حامص ) از: «نر» + «ی » (حاصل مصدر، اسم معنی ). نر بودن . فحلی . فحولت . (یادداشت مؤلف ). مقابل مادگی . || مردانگی . شجاعت . رجوع به نَرّی شود. || (اِ) آلت رجولیت را گویند مطلقاً، خواه از انسان و خواه از حیوان دیگر باشد. (برهان قاطع) (...