کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فجی ء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فجی ء
معنی
(فَ) [ ع . ] (ص .) ناگهانی .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
فجی ء
فرهنگ فارسی معین
(فَ) [ ع . ] (ص .) ناگهانی .
-
واژههای همآوا
-
فجیع
واژگان مترادف و متضاد
جانگداز، دردناک، رقتآور، رقتبار، فاجعهآمیز، مصیبتبار، ناگوار، هولناک
-
فجیع
لغتنامه دهخدا
فجیع. [ ف َ ] (از ع ، ص ) در تداول فارسی ، دردناک . اسف بار. جانگداز. رقت آور، چنانکه گوییم : فلان را به وضعی فجیع کشتند.
-
فجیع
فرهنگ فارسی معین
(فَ) [ ازع . ] (ص .) دردناک ، ناگوار.
-
فجیع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مٲخوذ از عربی: فجیعَة] faji' دردناک؛ آزاردهنده؛ ناخوشایند.