کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فجوة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فجوة
معنی
رخنه , درز , دهنه , جاي باز , وقفه , اختلا ف زياد , شکافدار کردن , شکاف , فاصله , التقاي دو حرف با صدا
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
فجوة
لغتنامه دهخدا
فجوة. [ ف َج ْ وَ ] (ع اِ) فرجه میان دو چیز. (اقرب الموارد). فرجه . (بحر الجواهر). || شکاف میان دو کوه و جز آن . (منتهی الارب ). فراخی میان دو کوه . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل ). || زمین فراخ . (منتهی الارب ). قسمتی از زمین که گشاده باشد: بینک...
-
فجوة
دیکشنری عربی به فارسی
رخنه , درز , دهنه , جاي باز , وقفه , اختلا ف زياد , شکافدار کردن , شکاف , فاصله , التقاي دو حرف با صدا
-
واژههای مشابه
-
فَجْوَةٍ
فرهنگ واژگان قرآن
محل وسيع - ساحت و درگاه
-
واژههای همآوا
-
فَجْوَةٍ
فرهنگ واژگان قرآن
محل وسيع - ساحت و درگاه
-
جستوجو در متن
-
جای باز
دیکشنری فارسی به عربی
فجوة
-
اختلا ف زیاد
دیکشنری فارسی به عربی
فجوة
-
شکافدار کردن
دیکشنری فارسی به عربی
فجوة
-
التقای دو حرف با صدا
دیکشنری فارسی به عربی
فجوة
-
درز
دیکشنری فارسی به عربی
درز , شق , عيب , فجوة
-
دهنه
دیکشنری فارسی به عربی
طائرة , فجوة , کمامة , لجام
-
فجاء
لغتنامه دهخدا
فجاء. [ ف ِ ] (ع مص ) بناگاه درآمدن بر کسی و گرفتن او را. || (اِ) ج ِ فجوة. (منتهی الارب ). رجوع به فجوة و فجا شود.
-
فجوات
لغتنامه دهخدا
فجوات . [ ف َ ج َ ] (ع اِ) ج ِ فجوة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به فجوة شود.