کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فتین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فتین
لغتنامه دهخدا
فتین . [ ف َ ] (اِخ ) وادیی است که در شعر مذکور است . (معجم البلدان ).
-
فتین
لغتنامه دهخدا
فتین . [ ف َ ] (ع اِ) زمین سوزان سنگلاخ که گویی سنگش در حال سوختن است . ج ، فُتْن . (اقرب الموارد). زمین سنگلاخ سوخته و زمین سنگناک سیاه . (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
فطین
لغتنامه دهخدا
فطین . [ ف َ ] (ع ص ) دانا و زیرک . || ماهر در کار. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || تیزخاطر. (منتهی الارب ). دارای فهم و ادراک . (از اقرب الموارد). رجوع به فطن و فطون شود.
-
جستوجو در متن
-
فتن
لغتنامه دهخدا
فتن . [ ف ُ ] (ع اِ) ج ِ فتین . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به فتین (ع اِ) شود.