کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فتاک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فتاک
/fattāk/
معنی
۱. گستاخ.
۲. بیباک؛ دلیر.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
فتاک
لغتنامه دهخدا
فتاک . [ ف َت ْ تا ] (ع ص ) بسیارفتک .
-
فتاک
لغتنامه دهخدا
فتاک . [ ف ُت ْ تا ] (ع ص ، اِ) ج ِ فاتک ، دلیر.(منتهی الارب ) : روز دیگر که ترک تیغزن از مکمن افق سر برزد، تیغزنان ناپاک از فتاک اتراک مراکب گرم کردند. (جهانگشای جوینی ). رجوع به فاتک شود.
-
فتاک
فرهنگ فارسی معین
(فُ تّ) [ ع . ] (ص .) جِ فاتک ؛ دلیران .
-
فتاک
دیکشنری عربی به فارسی
زهراگين , سم دار , تلخ , تند , کينه جو , بدخيم
-
فتاک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] fattāk ۱. گستاخ.۲. بیباک؛ دلیر.
-
فتاک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ فاتک] [قدیمی] fottāk = فاتک
-
جستوجو در متن
-
سم دار
دیکشنری فارسی به عربی
فتاک
-
زهراگین
دیکشنری فارسی به عربی
سام , فتاک
-
کینه جو
دیکشنری فارسی به عربی
خبيث , فتاک
-
تلخ
دیکشنری فارسی به عربی
بيرة مرة , فتاک
-
بدخیم
دیکشنری فارسی به عربی
خبيث , فتاک , موذي
-
تند
دیکشنری فارسی به عربی
بسرعة , بيرة مرة , حاد , حار , حارق , حامض , زيبقي , سريع , صوم , طفح , عاصف , عنيف , فتاک , فطيرة , فظ , قابل للاشتعال , قاسي , کبح , کثير التوابل , متحمس , متهور , مرکز , مستعجل , مطلق , مفاجي , مفتاح
-
فاتک
لغتنامه دهخدا
فاتک . [ ت ِ ] (ع ص ) ستیهنده در کار. مبالغه کننده .(ناظم الاطباء). || دلیر. (منتهی الارب ). شجاع . (ناظم الاطباء). گستاخ . دلاور. و ابن درید گوید: فاتک کسی که به هرچه همت گمارد آن را انجام دهد. ج ، فتاک . (از اقرب الموارد). || بناگاه گیرنده . بناگاه...
-
اسماعیلی
لغتنامه دهخدا
اسماعیلی . [ اِ ] (اِخ ) ابومعمربن ابی سعیدبن ابی بکر. وی شرف نفس را با شرف طبع و کرم ادب را با کرم نسب جمع داشت و در فقه مستولی و در شعر نیکوتصرف بود چندانکه صاحب بن عباد در وصف قصیده ای که ازو رسیده بود فصلی به پدر او ابوسعید نوشت و نسخه ٔ آن این ا...