کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فاپیش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فاپیش
/fāpiš/
معنی
۱. بهپیش.
۲. (اسم مصدر) پیشواز.
〈 فاپیش رفتن: (مصدر لازم) [قدیمی] پیش رفتن: ◻︎ شه بهجای حاجبزان فاپیش رفت / پیش آن مهمان غیب خویش رفت (مولوی: ۳۷).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.