کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فالیز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فالیز
/fāliz/
معنی
= پالیز
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
پالیز، کشتزار، لته، مزرعه
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
فالیز
واژگان مترادف و متضاد
پالیز، کشتزار، لته، مزرعه
-
فالیز
لغتنامه دهخدا
فالیز. (اِ) معرب پالیز. خربزه زار را گویند. (آنندراج ) : یکی را زمین نیستانست و شوره یکی کشت و فالیز و شدیار دارد. ناصرخسرو.رجوع به پالیز شود.
-
فالیز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] fāliz = پالیز
-
واژههای مشابه
-
چاه فالیز
لغتنامه دهخدا
چاه فالیز. (اِخ ) دهی است از دهستان لب کویر بخش بجستان شهرستان گناباد که در 15 هزارگزی شمال گناباد بر سر راه مالرو عمومی مرندیز به بجستان واقعشده . جلگه و گرمسیر است و 92 تن سکنه دارد، آبش از قنات ، محصولش غلات ، پنبه و زعفران ، شغل اهالی زراعت وراهش...
-
جستوجو در متن
-
phallis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فالیز
-
فوالیز
لغتنامه دهخدا
فوالیز. [ ف َ ] (معرب ، اِ) ج ِ فالیز. (دهار). و فالیز معرب پالیز است .
-
صیفیکاری
واژگان مترادف و متضاد
پالیز، فالیز، لته ≠ شتویکاری
-
کشتزار
واژگان مترادف و متضاد
جالیز، فالیز، مزرعه
-
مزرعه
واژگان مترادف و متضاد
پالیز، فالیز، کشتزار، کشتگاه، مزرع
-
کشتگاه
واژگان مترادف و متضاد
پالیز، صیفیکاری، فالیز، کشتزار، لته، مزرعه
-
جالیز
واژگان مترادف و متضاد
بستان، پالیز، فالیز، کشتزار، لته، مزرعه
-
فالیزبان
لغتنامه دهخدا
فالیزبان . (اِ مرکب ) آنکه نگهبان فالیز و بوستان باشد، مانند باغبان .
-
لته
واژگان مترادف و متضاد
۱. پارچهکهنه، کهنهژنده ۲. پالیز، صیفیکاری، فالیز، کشتزار، مزرعه