کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فاق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فاق
/fāq/
معنی
۱. شکاف: فاق قلم.
۲. در خیاطی، فاصلۀ خشتک شلوار تا کمر.
۳. [قدیمی] وسط چلۀ کمان؛ سوفار.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. ترک، چاک، شکاف
۲. دشت، هامون
دیکشنری
fissure, split
-
جستوجوی دقیق
-
فاق
واژگان مترادف و متضاد
۱. ترک، چاک، شکاف ۲. دشت، هامون
-
فاق
لغتنامه دهخدا
فاق . (اِ) شکاف قلم و شکاف ریش بلند. (یادداشت بخط مؤلف ). هر یک از دو قسمت جداشده از یکدیگر قلم و ریش و امثال آن . در تداول عام ، خط یا شکاف موی سررا نیز گویند، و در این معنی محرّف فرق است . (فرهنگ نظام ): ریش دوفاق ، قلم دوفاق . (یادداشت بخط مؤلف ...
-
فاق
لغتنامه دهخدا
فاق . (ترکی ، اِ) سوفار تیر. (از چراغ هدایت ). و آنچه از استادان فن تیراندازی مسموع شده این است که فاق ریسمان خامی است که در وسط چله ٔ کمان به عرض یک انگشت پیچند تا سوفار برآن بند کرده و زه بکشند. (آنندراج ) (فرهنگ نظام ).
-
فاق
لغتنامه دهخدا
فاق . (ع اِ) کاسه ٔ پر از طعام . || روغن زیتون پخته . || دشت هموار. || مرغی است آبی درازگردن . (منتهی الارب ). طائری طویل العنق . (فهرست مخزن الادویه ). || (ص ) مرد درازبالای برهم و مضطرب اندام . (از منتهی الارب ).
-
فاق
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - شکاف میانِ قلم . 2 - شکاف میان ریش بلند. 3 - سوفار، بخش انتهایی تیر. 4 - وسط چلة کمان .5 - طول شلوار از خشتک تا کمر.
-
فاق
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) 1 - کاسة پر از طعام . 2 - روغن زیتون پخته . 3 - دشت هموار.
-
فاق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی: فقء؟] fāq ۱. شکاف: فاق قلم.۲. در خیاطی، فاصلۀ خشتک شلوار تا کمر.۳. [قدیمی] وسط چلۀ کمان؛ سوفار.
-
فاق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [؟] fāq نوعی پارچۀ تافته.
-
فاق
لهجه و گویش تهرانی
شکاف،پایین خشتک،شکاف نوک قلم
-
فاق
لهجه و گویش تهرانی
دوشاخه
-
فاق
واژهنامه آزاد
شکاف سرقلم
-
واژههای مشابه
-
فاق قلم
لغتنامه دهخدا
فاق قلم . [ ق ِق َ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به فاق شود.
-
notched/ notch flute
نای فاقدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی نای سردَمشی که برای تسهیل تولید صدا، در قسمت بالایی دهانی آن، با تراشیدن یا سوزاندن، فاقی معمولاً به شکل v یا u ایجاد میکنند
-
notched elevator
سکان افقی فاقدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی سکان افقی دارای بریدگی در لبۀ فرار برای حرکت دادن سکان عمودی