کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فاطمیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فاطمیة
لغتنامه دهخدا
فاطمیة. [ طِ می ی َ ] (اِخ ) از فروع فرقه ٔ بومسلمیه که پس از قتل ابومسلم به مرگ او قطع کردند و به امامت دختر او فاطمه گرویدند. (از کتاب خاندان نوبختی از مروج الذهب ج 2 ص 187). رجوع به فاطمه دختر ابومسلم شود.
-
فاطمیة
لغتنامه دهخدا
فاطمیة. [ طِ می ی َ ] (اِخ ) فاطمیان . رجوع به فاطمیان شود.
-
فاطمیة
لغتنامه دهخدا
فاطمیة. [ طِ می ی َ ] (ص نسبی ) مؤنث فاطمی . رجوع به فاطمی شود.
-
فاطمیة
لغتنامه دهخدا
فاطمیة. [ طِ ی َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دربقاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور که در 15 هزارگزی جنوب خاوری نیشابور واقع است . جلگه ای معتدل و دارای 44 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول عمده اش غلات ، پنبه ، بنشن و شغل اهالی زراعت است . را...
-
واژههای مشابه
-
خلفای فاطمیه
لغتنامه دهخدا
خلفای فاطمیه . [ خ ُ ل َ ی ِ طِ می ی َ ] (اِخ ) خلفای فاطمی . خلفای علوی . رجوع به خلفای فاطمی و فاطمیه در این لغت نامه شود.
-
جستوجو در متن
-
عبدالکریم
لغتنامه دهخدا
عبدالکریم . [ ع َ دُل ْ ک َ ] (اِخ ) ابن عبدالحاکم بن سعید الفارقی . از وزراء دولت فاطمیه ٔ مصر بود.وی به سال 454 هَ . ق . درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
-
فاطمه سلطان
لغتنامه دهخدا
فاطمه سلطان . [ طِ م َ س ُ ] (اِخ ) فاطمه سلطان امامی دختر شکراﷲمیرزا دارا. شاعره ای از مردم ابهر بوده که منظومه ای بنام هدیه ٔ فاطمیه ساخته است . (الذریعه ج 9 ص 802).
-
حشاشین
لغتنامه دهخدا
حشاشین . [ ح َش ْ شا ] (اِخ ) لقب پیروان حسن صباح و گاه مطلق اسماعیلیان . سبعیان . باطنیان . هفت امامیان . قرمطیان . ملحدان . فاطمیان . اسماعیله . قرامطه . ملاحده . باطنیه . فاطمیة. سبعیة. رجوع به اسماعیلیه شود.
-
عبدا
لغتنامه دهخدا
عبدا. [ ع َ دُل ْلاه ] (اِخ ) ابن محمدبن علی کلبی . از امراء کلبیان اصحاب صقلیه است که خطبه بنام ملوک فاطمیه ٔ مصر میکردند. به سال 375 هَ . ق . بعد از مرگ برادر خود جعفر به امارت رسید. او مردی ادیب و دوستدار علم و علماء بود. به سال 379 هَ . ق . درگذش...
-
عبدا
لغتنامه دهخدا
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن یوسف بن الحافظ لدین اﷲ العلوی الفاطمی معروف به العاضد لدین اﷲ. از ملوک دولت فاطمیه ٔ مصر و مغرب بود. به سال 555 هَ . ق . پس از مرگ الفائز به خلافت رسید. در زمان خلافت وی سلطان صلاح الدین قوت یافت و خطبه ٔ عاضد را تر...
-
شابستی
لغتنامه دهخدا
شابستی . [ ب َ س َ ] (اِخ )... علی بن احمد یا محمد، مکنی به ابوالحسن از مشاهیر ادبا و در مصر ندیم و کتابدار عزیزبن معز از ملوک فاطمیه بوده و از تألیفات او است : 1 - التخویف 2 - التوقیف 3 - الدیارات که حاوی اخبار و وقایع و اشعار مصر و عراق و شام و جز...
-
اسماعیل
لغتنامه دهخدا
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن الطبری . یکی از رؤسای طایفه ٔ بنی الطبری است . این قوم در اوائل قرن چهارم هَ . ق . نفوذ و اقتداری در صقلیه داشتند. اسماعیل ، عطاف را که از جانب ملوک فاطمیه در صقلیه حکومت میکرد، مغلوب کرد و از این رو منصور عبیدی ، ابوالغن...
-
جامع اقمر
لغتنامه دهخدا
جامع اقمر. [ م ِ ع ِ اَم َ ] (اِخ ) مسجدی است در شارع المعز لدین اﷲ که از مفاخر آثار خلفاء فاطمیه است . این جامع را خلیفه الاَّمر باحکام اﷲ ابوعلی منصوربن المستعلی باللّه بنا کرد. و ابوعبداﷲ محمدبن فاتک وزیر خود را به این کار گماشت . این مسجد از مساج...