کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فاضلات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فاضلات
/fāzelāt/
معنی
طغیان.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
فاضلات
لغتنامه دهخدا
فاضلات . [ ض ِ ] (اِ) آبی که به زیادت سرشاری از نهرها بدررود. (آنندراج ). ظاهراً مصحف فاضل آب یا فضولات است . رجوع به فاضل آب شود.
-
فاضلات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ فاضلَة] [قدیمی] fāzelāt طغیان.
-
جستوجو در متن
-
فاضلة
لغتنامه دهخدا
فاضلة. [ ض ِ ل َ ] (ع ص ) مؤنث فاضل . ج ، فاضلات ، فواضل . رجوع به فاضل شود. || (اِ) (اصطلاح عروض ) اجتماع چهار حرف متحرک و یک ساکن . این سخن از ابراهیم عبدالرحیم عروضی است که کلمه ٔ پنج حرفی را که چهار حرف اول آن متحرک و پنجمین ساکن باشد فاضله (با ...
-
اوجی تالار
لغتنامه دهخدا
اوجی تالار. (اِخ ) دهی است از دهستان تالارپی بخش مرکزی شهرستان شاهی دارای 170 تن سکنه . آب آن از فاضلات چشمه جنید و چاه . محصول آنجا برنج ، کنف ، کنجد، پنبه و نیشکر و شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).