کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فاصله گذاری کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
فاصله دار
لغتنامه دهخدا
فاصله دار. [ ص ِ ل َ / ل ِ ] (نف مرکب ) هر دو یا چند چیز که از یکدیگر فاصله داشته باشند. رجوع به فاصله شود.
-
distance reduction
تحویل فاصله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] فرایند یافتن فاصلۀ واقع بر بیضوی مرجع یا یک سطح همپتانسیل خاص که متناظر با فاصلۀ اندازهگیریشده بر روی زمین است
-
pseudorange
شبهفاصله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] فاصلۀ واقعی بهعلاوه یا منهای مقدار اندکی فاصلۀ جبرانی برای اصلاح خطای زمانسنجی گیرنده
-
distance modulus, modulus of distance
پیمایۀ فاصله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] معیاری برای اندازهگیری فاصلۀ هر جِرم نجومی از زمین بر مبنای اختلاف بین قدر ظاهری و قدر مطلق (absolute magnitude) آن
-
خط فاصله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← تیره
-
فاصله خوردن
دیکشنری فارسی به عربی
تدخل
-
فاصله دار
دیکشنری فارسی به عربی
بعيد , بعيدا
-
فاصله کانونی
دیکشنری فارسی به عربی
ترکيز
-
فاصله دادن
دیکشنری فارسی به عربی
فضاء
-
فاصله داشتن
دیکشنری فارسی به عربی
فضاء
-
بلا فاصله
دیکشنری فارسی به عربی
فوري
-
spacer group
گروه فاصلهانداز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] گروهی که با ورود خود به یک زنجیر کربنی بین گروههایی با ویژگی مشخص فاصله میاندازد
-
interval variable
متغیر فاصلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] متغیری کمّی که با مقیاس فاصلهای اندازهگیری میشود
-
fracture spacing ratio, FSR
نسبت فاصلهبندی شکستگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نسبت ضخامت لایه به فاصلهبندی میانگین شکستگی
-
time space diagram
نمودار زمان ـ فاصله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نمودار دوبعدی بهصورت تابعی از رنگ چراغ و فاصلۀ بین چراغهای تقاطعهای متوالی مسیر شریانی، برای هماهنگی آنها، بهنحویکه بیشتر از زمان سبز استفاده شود