کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فاصلهگذاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
distance measuring equipment, DME
فاصلهسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] وسیلهای که فاصلۀ بین هواپیما تا ایستگاه ناوبری مربوط را نشان میدهد
-
polar distance, co-declination
فاصلۀ قطبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] فاصلۀ زاویهای از قطب آسمان که متمم زاویۀ میل است
-
diminished interval
فاصلۀ کاسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] فاصلۀ درست یا بزرگی که یک نیمپردۀ کروماتیک (chromatic) کاهش یافته باشد
-
minor interval
فاصلۀ کوچک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] فاصلۀ بزرگی که یک نیمپردۀ کروماتیک (chromatic) کاهش یافته باشد
-
headway 2
فاصلۀ گذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] متوسط فاصلۀ زمانی عبور دو خودروِ متوالی از یک نقطه در هر خط عبور
-
drop back
فاصلهگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] رعایت کمینۀ فاصلۀ قانونی با شناور جلویی ازطریق افزایش فاصله
-
melodic interval
فاصلۀ لحنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] فاصلۀ دو صدای پیدرپی
-
wheel base
فاصلۀ محوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] فاصلۀ بین محور جلو و عقب یک وسیلۀ نقلیه
-
straight line distance
فاصلۀ مستقیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] از نظر ریاضی، کوتاهترین فاصله میان دو نقطه
-
inverted interval
فاصلۀ معکوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← معکوس 2
-
standard distance, standard distance deviation
فاصلۀ معیار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] اندازهای برای بیان فشردگی توزیع مکانی عوارض پیرامون مرکز میانگین آن
-
consonant interval
فاصلۀ ملایم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] فاصلۀ پایداری که نیاز به حل شدن ندارد
-
dissonant interval
فاصلۀ ناملایم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] فاصلۀ ناپایداری که نیاز به حل شدن دارد
-
range ring, range marker
فاصلهنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] دایره یا کمانی که در صفحۀ نمایشِ نشانگر موقعیت راداری، فاصلۀ هدف را نشان میدهد
-
فاصلۀ نورسنجشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] ← اختلافمنظر نورسنجشی