کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فاصلهگذاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فاصلهگذاری
فعل
بن گذشته: فاصلهگذاری کرد
بن حال: فاصلهگذاری کن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
alienation
فاصلهگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] فرایندی در تئاتر حماسی برشت که در آن با استفاده از عناصر متعدد، ازجمله نور و موسیقی و نحوۀ بازی، از غرقه شدن تماشاگر و بازیگر در نمایش جلوگیری میشود
-
واژههای مشابه
-
فاصله
واژگان مترادف و متضاد
۱. بعد، دوری، مسافت ۲. فرجه ۳. جدایی ۴. خلال، عرض ۵. بین
-
فاصله
فرهنگ واژههای سره
بازه
-
فاصلة
لغتنامه دهخدا
فاصلة. [ ص ِ ل َ ] (ع ص ) مؤنث فاصل . رجوع به فاصل شود. || (اِ) شبه که میان هر دو مروارید و جز آن در رشته کشند. (منتهی الارب ). || آخر آیت قرآن ، و آن بمنزلت قافیه است در شعر. ج ، فواصل . (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد). گویند چون در نوشته های کاهن...
-
فاصله
فرهنگ فارسی معین
(ص لَ یا لِ) [ ع . فاصلة ] 1 - (اِفا.) مؤنث فاصل . 2 - مسافت میان دو چیز.
-
فاصلة
دیکشنری عربی به فارسی
اپوستروف , نام اين نشان ( , ويرگول
-
فاصله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: فاصلَة، جمع: فواصل] fāsele ۱. میزان دوری دو یا چند چیز یا چند نفر از هم؛ مسافت.۲. زمان میان دو رویداد: در فاصلهٴ این سالها فرانسهٴ خود را تکمیل کرد.۳. (اسم مصدر) [عامیانه، مجاز] جدایی؛ دوری.۴. (موسیقی) اختلاف زیروبمی دو نت نسبت به یکدیگ...
-
فاصله
دیکشنری فارسی به عربی
فاصل , فترة , فجوة , فضاء , مسافة
-
alienation effect, Verfremdungseffekt (de.)
اثر فاصلهگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] اثری که مانع از غرق شدن تماشاگر در نمایش میشود و باعث میشود تا نگاه فلسفی و سیاسی اثر کاملاً دریافت شود
-
فاصله گذاری کردن
دیکشنری فارسی به عربی
فقرة
-
گذاری
لغتنامه دهخدا
گذاری . [ گ ُ ] (ص نسبی ) گذرنده . عبورکننده : چه آن سوگند و چه باد گذاری چه آن زنهار و چه ابر بهاری . (ویس و رامین ).مرا تنها بماند ایدر به خواری چو خان رهگذر مرد گذاری . (ویس و رامین ).نگر تا هیچگونه غم نداری که تیمار جهان باشد گذاری .(ویس و رامین ...
-
distance indicator
نشانگرِ فاصله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] جِرمی نجومی با قطر یا درخشندگی (luminosity) معین که از آن برای اندازهگیری فاصلۀ اجرام فراکهکشانی (extragalactic) استفاده میشود
-
distance ladder, cosmic distance ladder, cosmic distance scale, extragalactic distance scale
نردبان فاصله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] مجموعهروشهای سلسلهمراتبی برای اندازهگیری فواصل اخترفیزیکی کیهانی
-
interval 2
فاصله 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] اختلاف زیروبمی بین دو نغمه