کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فاصلهیابی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ranging
فاصلهیابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فرایند تعیین فاصلۀ هدف به روشهای گوناگون، از روشهای دستی گرفته تا استفاده از رادار
-
واژههای مشابه
-
يَأْبَى
فرهنگ واژگان قرآن
ابا دارد - امتناع مي کند - نمي خواهد
-
radar ranging
فاصلهیابی راداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] روشی برای یافتن فاصلۀ هدف با استفاده از رادار
-
laser range finding
فاصلهیابی لیزری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بهرهبرداری از تابش لیزری بهمنظور تعیین مسافت از سلاح تا موقعیت هدف
-
pseudoranging
شبهفاصلهیابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] اندازهگیری شبهفاصله
-
فاصله
واژگان مترادف و متضاد
۱. بعد، دوری، مسافت ۲. فرجه ۳. جدایی ۴. خلال، عرض ۵. بین
-
فاصله
فرهنگ واژههای سره
بازه
-
فاصلة
لغتنامه دهخدا
فاصلة. [ ص ِ ل َ ] (ع ص ) مؤنث فاصل . رجوع به فاصل شود. || (اِ) شبه که میان هر دو مروارید و جز آن در رشته کشند. (منتهی الارب ). || آخر آیت قرآن ، و آن بمنزلت قافیه است در شعر. ج ، فواصل . (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد). گویند چون در نوشته های کاهن...
-
فاصله
فرهنگ فارسی معین
(ص لَ یا لِ) [ ع . فاصلة ] 1 - (اِفا.) مؤنث فاصل . 2 - مسافت میان دو چیز.
-
فاصلة
دیکشنری عربی به فارسی
اپوستروف , نام اين نشان ( , ويرگول
-
فاصله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: فاصلَة، جمع: فواصل] fāsele ۱. میزان دوری دو یا چند چیز یا چند نفر از هم؛ مسافت.۲. زمان میان دو رویداد: در فاصلهٴ این سالها فرانسهٴ خود را تکمیل کرد.۳. (اسم مصدر) [عامیانه، مجاز] جدایی؛ دوری.۴. (موسیقی) اختلاف زیروبمی دو نت نسبت به یکدیگ...
-
فاصله
دیکشنری فارسی به عربی
فاصل , فترة , فجوة , فضاء , مسافة
-
summation
مجموعیابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] به دست آوردن مجموع
-
minehunting
مینیابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بهکارگیری سامانههای حسگر یا خنثیساز هوایی یا سطحی یا زیرسطحی برای تعیین موقعیت و خنثیسازی مینهای انفرادی در یک منطقۀ مشخص یا تأیید وجود یا عدم وجود مین در آن