کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فاسد شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کالا ی فاسد شونده
دیکشنری فارسی به عربی
عرضة للتلف
-
جستوجو در متن
-
rots
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرخها، فاسد شدن، ضایع شدن، پوسیدن، فاسد کردن
-
rot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوسیدگی، فاسد شدن، ضایع شدن، پوسیدن، فاسد کردن
-
cankering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طرز تهیه، فاسد شدن، فاسد کردن
-
fascisticize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فاسد شدن
-
episcopize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فاسد شدن
-
episcopizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فاسد شدن
-
effascinate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فاسد شدن
-
foul up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فاسد شدن
-
fascisticization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فاسد شدن
-
fascistize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فاسد شدن
-
گندیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) gandidan ۱. بدبو شدن.۲. فاسد شدن.
-
تباهیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [قدیمی] tabāhidan ۱. تباه شدن.۲. فاسد شدن.
-
cankered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکه تکه شده، فاسد شدن، فاسد کردن
-
decaying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرو ریختن، فاسد شدن، خراب شدن، محو شدن، تباه شدن، پوسیدن، ضایع کردن، تنزل کردن، منحط شدن