کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فارفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فارفتن
/fāroftan/
معنی
۱. بازروفتن؛ دوباره روفتن.
۲. جارو کردن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
فارفتن
لغتنامه دهخدا
فارفتن . [ رُ ت َ ] (مص مرکب ) رُفتن . جاروب کردن . وارُفتن . بازرُفتن : الاقتحاء؛ فارفتن جای . (مصادر زوزنی ). رجوع به رُفتن شود.
-
فارفتن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [قدیمی] fāroftan ۱. بازروفتن؛ دوباره روفتن.۲. جارو کردن.
-
جستوجو در متن
-
تجرف
لغتنامه دهخدا
تجرف . [ ت َ ج َرْ رُ ] (ع مص ) به بیل فارفتن گل . (زوزنی ). به بیل برکندن گل را. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || کاویدن توجبه زمین را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
تمشیة
لغتنامه دهخدا
تمشیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) فارفتن آوردن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). راندن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). بردن . (ناظم الاطباء). || رفتن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). لازم و متعدی است . (منت...
-
اقتمام
لغتنامه دهخدا
اقتمام . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) سیاه فام شدن . سیاه رنگ شدن و قتمه گون گردیدن . || خاکسترگون شدن . (منتهی الارب ). || بلب خوردن گوسپند گیاه را. || خوردن هرچه بر خوان باشد. || مروسیدن بیمار را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || مزاولت چیزی کردن...
-
تخبط
لغتنامه دهخدا
تخبط. [ ت َ خ َب ْ ب ُ ] (ع مص ) زدن شتر دست را بر زمین . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). به شدت زدن کسی یا چیزی را. یقال : تخبط البعیر بیده الارض َ؛ اذا ضربها. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). || تباه و ناقص عقل کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). تباه...