کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فاحشه بازی کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فاحشه بازی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ازن , عاهرة
-
واژههای مشابه
-
فاحشة
لغتنامه دهخدا
فاحشة. [ ح ِ ش َ ] (ع ص ) زن زناکار و رسوا و بدکردار. روسپی . هریوه . (ناظم الاطباء). جنده : یله کی کردی هر فاحشه را جاهل گرنه از بیم حد و کشتن و دارستی ؟ ناصرخسرو.شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی هر لحظه به دام دگری پابستی گفتا شیخا هر آنچه گویی هستم اما...
-
فَاحِشَةٍ
فرهنگ واژگان قرآن
کارزشت - زنا - گناه کبيره ("فاحشة" به معناي هر عملي است که متضمن فحش يعني زشتي باشد ، ولي بيشتر در زنا استعمال ميشود ، پس مراد از ظلم ، ساير گناهان کبيره و صغيره است ، و ممکن هم است فاحشه را به معناي گناهان کبيره بگيريم ، و ظلم را به معناي گناهان صغي...
-
فاحشه خانه
لغتنامه دهخدا
فاحشه خانه . [ ح ِ ش َ / ش ِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) جایی که زنان بدکار در آن زیست کنند و مردان را نزد خویش بپذیرند. جنده خانه .
-
فاحشه دوست
لغتنامه دهخدا
فاحشه دوست . [ ح ِ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) مرد زناکار. روسپی باره . (ناظم الاطباء).
-
فاحشه دوستی
لغتنامه دهخدا
فاحشه دوستی . [ ح ِ ش َ / ش ِ ] (حامص مرکب ) زناکاری . (ناظم الاطباء). تمایل به زناکاری با زنان فاحشه .
-
فاحشه خانه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . نِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) خانه ای که در آن زنان فاحشه با مردان هماغوشی می کنند، روسپی خانه ، جنده خانه .
-
فاحشه خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] fāhešexāne خانۀ زنان بدکار برای همبستری با مردان بیگانه.
-
فاحشه شدن
دیکشنری فارسی به عربی
مومس
-
فاحشه خانه
دیکشنری فارسی به عربی
مبغي
-
جستوجو در متن
-
fornicate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فساد، فاحشه بازی کردن، زناء کردن
-
fornicates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریزرها، فاحشه بازی کردن، زناء کردن
-
prostituted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایندگی، فاحشه بازی کردن، فاحشه شدن، برای پول خود را پست کردن