کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فئودال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فئودال
/fe'odāl/
معنی
۱. زمیندار بزرگ، بهویژه در اروپای قرون وسطی که از دسترنج کشاورزان و رعایا بهرهبرداری میکرد.
۲. خان؛ ارباب.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بزرگمالک، زمیندار، مالک، ملاک
دیکشنری
feudalist
-
جستوجوی دقیق
-
فئودال
واژگان مترادف و متضاد
بزرگمالک، زمیندار، مالک، ملاک
-
فئودال
فرهنگ فارسی معین
(فِ ئُ) [ فر. ] (ص .) مالک ، دارندة زمین های بسیار.
-
فئودال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فرانسوی: féodal] (جامعهشناسی) fe'odāl ۱. زمیندار بزرگ، بهویژه در اروپای قرون وسطی که از دسترنج کشاورزان و رعایا بهرهبرداری میکرد.۲. خان؛ ارباب.
-
جستوجو در متن
-
feodal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فئودال
-
feudal lord
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارباب فئودال
-
feudalist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فئودالیسم، فئودال
-
زمیندار
واژگان مترادف و متضاد
فئودال، ملاک، دهقان
-
فئودالیته
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: féodalité] (جامعهشناسی) fe'odālite حکومت فئودالها در قرون وسطی در اروپا.
-
ملاک
واژگان مترادف و متضاد
ارباب، خان، زمیندار، فئودال، ملکدار ≠ زارع
-
ملکدار
واژگان مترادف و متضاد
زمیندار، فئودال، مالک، ملاک، صاحب ملک
-
seignior
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سزاوار، فئودال، آقا، ارباب، صاحب تیول
-
seigniors
دیکشنری انگلیسی به فارسی
seigniors، فئودال، آقا، ارباب، صاحب تیول
-
ارباب
واژگان مترادف و متضاد
۱. آقا، خواجه، سرور، صاحب، کارفرما، مخدوم، مولا ۲. فئودال، مالک، ملاک، ≠ نوکر
-
خان
واژگان مترادف و متضاد
۱. خانه، سرا، منزل ۲. کاروانسرا ۳. مرحله، منزلگاه ۴. امیر، میر، فئودال، رئیس، رئیس ایل، بزرگزاده، ایلبیگ ۵. لقبیاحترام آمیز، رئیس ایل ۶. کندو ۷. شیارهای درون لوله تفنگ، شیار