کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غیه کشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غیه کشیدن
لغتنامه دهخدا
غیه کشیدن . [ ی َ /ی ِ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عوام ، صوتی خاص از گلو بیرون کردن ، مانند آواز اکراد و الوار در اول حمله به دشمن ، و مانند آواز زنان در عروسی . آواز درآوردن زنان برای استمداد. رجوع به غیو و غیه شود.
-
غیه کشیدن
لهجه و گویش تهرانی
فریاد بلند سر دادن،جنجال
-
واژههای مشابه
-
غیة
لغتنامه دهخدا
غیة. [ غ َی ْی َ ] (ع اِ) تأنیث غَی ّ. رجوع به همین کلمه شود.- وَلَدُ غَیَّة یا غیَّة ؛ پسر زنا. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ناپاکزاد. حرامزاده . ولدالزنا.
-
غیة
لغتنامه دهخدا
غیة. [ غی ی َ ] (ع اِ) رجوع به غَیَّة شود.
-
غِیه
لهجه و گویش تهرانی
فریاد ،غوغا
-
وادی غیه
لغتنامه دهخدا
وادی غیه . [ ی ِ غ َی ْ ی َ ] (اِخ ) وادی غایه . رجوع به وادی غایه شود.
-
ابن غیه
لغتنامه دهخدا
ابن غیه . [ اِ ن ُ غ َی ْی َ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) حرامزاده . خلاف ابن رشده .
-
تره غیه
لغتنامه دهخدا
تره غیه . [ رِ ی ِ ] (اِخ ) مرکز بخشی است در ولایت لانیون واقع در ایالت کوت دونور که چندان از ساحل دریای مانش دور نیست و 3600 تن سکنه و یک کلیسای بزرگ دارد که متعلق به قرنهای 14 - 15 میلادی است . موطن ارنست رنان نویسنده ٔ معروف فرانسه در اینجاست .
-
ابلا غیه رسمی
دیکشنری فارسی به عربی
نشرة
-
هو و غیه
فرهنگ گنجواژه
جنجال، مسخره کردن با هیاهو.
-
واژههای همآوا
-
قیه کشیدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کِ دَ) (اِ.) (عا.) داد و فریاد کردن .
-
قیه کشیدن
لغتنامه دهخدا
قیه کشیدن . [ ی َ/ ی ِ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) آوازی خاص که در جشن های عروسی و غیره کشند و بیشتر اکراد و الوار و روستائیان . (یادداشت مؤلف ). جیغ کشیدن بهنگام جشن (مانند عروسی ، مخصوصاً از طرف زنان ). (فرهنگ فارسی معین ).
-
قیه،() کشیدن
لهجه و گویش تهرانی
جیغ کشیدن ، شادمانی با فریاد در جشنو عروسی .