کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غیرنظامی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
civil
غیرنظامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] 1. شهروندی که جز نیروهای مسلح نیست 2. آنچه با نیروهای مسلح ارتباط مستقیم ندارد
-
غیرنظامی
دیکشنری فارسی به عربی
مدني
-
واژههای مشابه
-
civil aircraft
هواگَرد غیرنظامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هواگَردی که در هواپیمایی کشوری به ثبت رسیده باشد
-
civil defense
دفاع غیرنظامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مجموعۀ اقدامات غیرنظامی برای کاهش تلفات جانی و مالی ناشی از حملۀ دشمن
-
جستوجو در متن
-
demilitarise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از بین بردن، غیرنظامی کردن، غیرنظامی شدن، از حالت نظامی درامدن
-
demilitarizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
demilitarizing، غیرنظامی کردن، غیرنظامی شدن، از حالت نظامی درامدن
-
demilitarized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دمیلریتیزه، غیرنظامی کردن، غیرنظامی شدن، از حالت نظامی درامدن
-
demilitarised
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دمیلریتیزه، غیرنظامی کردن، غیرنظامی شدن، از حالت نظامی درامدن
-
demilitarize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از بین بردن، غیرنظامی کردن، غیرنظامی شدن، از حالت نظامی درامدن
-
demilitarising
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دميليتراسيون، غیرنظامی کردن، غیرنظامی شدن، از حالت نظامی درامدن
-
nonsaline
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیرنظامی
-
nonenemy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیرنظامی
-
nonnationalistically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیرنظامی