کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غِر و غَمزه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
غر زدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . ~ .) (مص م .) قر زدن ؛ فریفتن دختر یا زنی برای کامجویی از او.
-
لا غر
دیکشنری فارسی به عربی
اهانة , بسيط , رقيق , زاوي , ضييل , لحم بدون دهن , نحيف , نحيل
-
لا غر شدن وکردن
دیکشنری فارسی به عربی
بسيط
-
لا غر کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اضعف , رقيق , نقع
-
لا غر شدن
دیکشنری فارسی به عربی
ضمور
-
واژههای همآوا
-
غر و غمزه
لغتنامه دهخدا
غر و غمزه . [ غ ِ رُ غ َ زَ / زِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) جنباندن جزء یا تمام بدن از روی ناز توأم با اشاره ٔ چشم و ابرو. مرکب از: غر + غمزه . رجوع به همین مدخل ها شود.
-
قر و غمزه
لغتنامه دهخدا
قر و غمزه . [ ق ِ رُغ َ زَ / زِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) لوندی کردن . ناز کردن . کول وکچول کردن . با آمدن و رفتن ترکیب شود.
-
قر و غمزه
فرهنگ گنجواژه
عشوه. قر و غمزه آمدن.