کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غِریدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
درغریدن
لغتنامه دهخدا
درغریدن . [ دَ غ ُرْ ری دَ ] (مص مرکب ) غریدن . رجوع به غریدن شود.
-
بخنودن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) ‹بخنویدن› [قدیمی] baxnudan ۱. غریدن.۲. رعدوبرق زدن.
-
زيير
دیکشنری عربی به فارسی
خروش , خروشيدن , غرش کردن , غريدن , داد زدن , داد کشيدن
-
غرمیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) ‹غژمیدن› [قدیمی] qarmidan ۱. خشمناک شدن.۲. دشنام دادن.۳. غریدن.
-
نوفیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [قدیمی] nufidan ۱. بانگ کردن؛ فریاد کردن؛ غریدن.۲. جنبیدن.
-
غطیط
فرهنگ فارسی معین
(غَ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - غریدن شتر. 2 - خرخر کردن در خواب .
-
توهوه
لغتنامه دهخدا
توهوه . [ ت َ وَ وُ] (ع مص ) غریدن شیر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
ازآر
لغتنامه دهخدا
ازآر. [ اِزْ ] (ع مص ) بانگ کردن و غریدن شیر. (منتهی الارب ).
-
بخنودن
لغتنامه دهخدا
بخنودن . [ ب َ دَ ] (مص ) غریدن رعد و زدن برق . (ناظم الاطباء).
-
برزج
لغتنامه دهخدا
برزج . [ ب ُ زَ ] (ع اِ) غریدن شیر. (آنندراج ).
-
raving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خنده دار، با بیحوصلگی حرف زدن، غریدن، دیوانه شدن، جار و جنجال راه انداختن
-
pealing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوزاندن، ترق و تروق کردن، هیاهو و غوغا کردن، صدای گوشخراش دادن، غریدن
-
roared
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنجید، خروشیدن، غرش کردن، غریدن، داد زدن، داد کشیدن، خرناس کشیدن
-
غطیط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] qatit ۱. خرخر کردن.۲. خرخر کردن در خواب.۳. غریدن شتر؛ بانگ کردن شتر.
-
pealed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انعطاف پذیر، ترق و تروق کردن، هیاهو و غوغا کردن، صدای گوشخراش دادن، غریدن