کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غُرُوبِ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
غروب افتاب
دیکشنری فارسی به عربی
غروب
-
هنگام غروب
دیکشنری فارسی به عربی
غسق
-
بانگ غروب
لهجه و گویش تهرانی
اذان مغرب
-
دم غروب
لهجه و گویش تهرانی
نزدیک غروب
-
غروب کوک
لهجه و گویش تهرانی
ساعتی که مبدا (12)آن غروب آفتاب است
-
acronical setting
غروب مقابلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] غروب جِرم سماوی همزمان یا بلافاصله پس از غروب خورشید
-
heliacal setting
غروب مقارنهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] آخرین غروب قابلمشاهدۀ جِرم سماوی قبل از مقارنۀ آن با خورشید متـ . تغریب
-
لِنگِ ظهر/غروب
لهجه و گویش تهرانی
سر ظهر/سرغروب
-
تنگِ غروب(ی)
لهجه و گویش تهرانی
نزدیک غروب، لنگ غروب
-
دم دمای غروب، ظهر، صبح
لهجه و گویش تهرانی
خیلی نزدیک غروب .......
-
واژههای همآوا
-
غروب
واژگان مترادف و متضاد
افول، شام، شامگاهان، عشا ≠ طلوع، سحر
-
غروب
فرهنگ واژههای سره
ایوار، فروشد، شامگاه
-
غروب
لغتنامه دهخدا
غروب . [ غ ُ ] (اِخ ) نام جائی است در شعر نابغه ٔ جعدی : و مسکنها بین الغروب الی اللوی الی شعب ترعی بهن فعیهم لیالی تصطاد الرجال بفاحم و ابیض کالاغریض لم یتثلّم .(از معجم البلدان ).
-
غروب
لغتنامه دهخدا
غروب . [ غ ُ ] (ع اِ) ج ِ غَرب . (منتهی الارب ). رجوع به غرب شود.
-
غروب
لغتنامه دهخدا
غروب . [ غ ُ ] (ع مص ) فروشدن ماه و جز آن . (منتهی الارب ) . فرورفتن ماه و آفتاب و با لفظ کردن و شدن مستعمل (است ). (آنندراج ). فروشدن آفتاب و ستاره . (تاج المصادر بیهقی ). فروشدن آفتاب و ماه و ستاره . (مصادر زوزنی ). دور شدن و مخفی گردیدن ستاره در م...