کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غولدار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غولدار
لغتنامه دهخدا
غولدار. (نف مرکب ) دارنده ٔ غول .- راه یا بادیه ٔ غولدار ؛ راهی یا بادیه ای که غول داشته باشد.- || کنایه از جهان مادی و دنیا : این راه غولدار و پل هفت طاق راتا چارسوی هشت جنان چون گذاشتی ؟ خاقانی .آن شب که سوی کعبه ٔ خلوت نهادروی این غولدار بادیه را ...
-
جستوجو در متن
-
هفت طاق
لغتنامه دهخدا
هفت طاق . [ هََ ] (ص مرکب ) آنچه دارای هفت طاق باشد. || کنایه از فلک و جهان : این راه غولدار و پل هفت طاق راتا چارسوی هشت جنان چون گذاشتی ؟خاقانی .