کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غولان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غولان
لغتنامه دهخدا
غولان . [ غ َ ] (اِخ ) نام جایی است . (از معجم البلدان ).
-
غولان
لغتنامه دهخدا
غولان . [ غ َ] (ع اِ) گیاهی است ترش شبیه به اشنان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). نام قسمی شورگیاه .
-
واژههای همآوا
-
قولان
لغتنامه دهخدا
قولان . (اِخ ) دهی است از دهستان دیزمار خاوری بخش ورزقان شهرستان اهر، سکنه ٔ آن 233 تن . آب آن از رودخانه ٔ قولان و محصول آن غلات ، انجیر، انار، انگور و سردرختی . شغل اهالی زراعت ،گله داری ، کسب و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است . راه مالرو دارد....
-
جستوجو در متن
-
قطارب
لغتنامه دهخدا
قطارب . [ ق َ رِ ] (ع اِ) ج ِ قُطْرُب . غولان نر. (آنندراج ). رجوع به قطرب شود.
-
سعلاء
لغتنامه دهخدا
سعلاء. [ س ِ ] (ع اِ) غول یاساحره ٔ جن . ج ، سعالی . (آنندراج ) (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). بدترین غولان . ج ، سعالی . (مهذب الاسماء).
-
پلیون
لغتنامه دهخدا
پلیون . [ پ ِ یُن ْ ](اِخ ) کوهی در تسالی مجاور اُسّا. برطبق اساطیر یونانی هنگامی که غولان بر ژوپیتر عصیان کردند و خواستند به آسمان عروج کنند پلیون را بر روی اُسّا فروریختند. (از اساطیر یونانی ).
-
غزل السعالی
لغتنامه دهخدا
غزل السعالی . [ غ َ لُس ْ س َ لا ] (ع اِ مرکب )لغت به معنی رشته ٔ دیوان بیابانی یا غولان است . بیرونی در الجماهر گوید: مخاطالشیطان است و آن الیاف پنبه ٔ کوهی ؛ یعنی حجرالفتیلة است . رجوع به الجماهر چ حیدرآباد دکن صص 200 - 201 و رجوع به حجرالفتیلة شود...
-
پیغاره
لغتنامه دهخدا
پیغاره . [ رَ / رِ ] (اِ) طعنه و سرزنش و بهتان . (برهان ). ملامت . (صحاح الفرس ) : سه چیزت بباید کزو چاره نیست وزآن نیز بر سرت پیغاره نیست . فردوسی .بدو گفت شاه ای بد بدکنش سزاوار پیغاره و سرزنش . فردوسی .پیغاره زنی که بد چرا کردی گر بد کردم بجای خود...
-
اغوال
لغتنامه دهخدا
اغوال . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ غول ، دیو بیابانی که از راه فریبد و هرچه بناگاه فروگیرد و هلاک کند. هلاک . بلا. سختی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به غول شود.- انیاب اغوال ؛ نیشهای غولان .- || کنایه از خرافات . اوهام...
-
اتنا
لغتنامه دهخدا
اتنا. [ اِ ] (اِخ ) کوه آتش فشانی است در شمال شرقی جزیره ٔ صقلیه (سی سی لیا) که از مرتفعترین جبال اروپاست و 3237 متر ارتفاع آن است . نخستین آتش فشانی اتنا در زمان فیثاغورس بوده است . این کوه در سال 1183 م . بار دیگر آتشفشانی کرد و 15000 تن را بدیار ن...
-
بیغوله
لغتنامه دهخدا
بیغوله . [ ب َ / بی ل َ / ل ِ ] (اِ) گوشه ٔ خانه . (فرهنگ اسدی ). کنجی بود از خانه . بیغله . گوشه بود یعنی زاویه . پیغله و پیغوله و کنج یکی باشد.(حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). زاویه . (زمخشری ). کنج و گوشه بود در جایی یا در خانه ای . (اوبهی ). گوشه :...
-
میکده
لغتنامه دهخدا
میکده . [ م َ / م ِ ک َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) شرابخانه و میخانه . (ناظم الاطباء). خرابات . خانه ٔ خمار. آنجا که در آن می خورند. ماخور. حانه . خانه . حانوت . جایی که در آن شراب فروشند. (یادداشت مؤلف ) : من به بانگ مؤذنان کز میکده بانگ مرغ زندخوان آمد...
-
انیاب
لغتنامه دهخدا
انیاب . [ اَن ْ ] (ع اِ) ج ِ ناب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). دندانهای نیشتر. (غیاث اللغات ). چهار دندان نشتر. (مهذب الاسماء). دندانهای نشتر که درندگان را باشند. (غیاث ) : از پس رباعیات چهار دندان دیگر است و سرهای آن تیز است ، دو زیر و دو زبر ازپ...