کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غوغو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غوغو
لغتنامه دهخدا
غوغو. (اِ) کبوتر. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || فاخته . (ناظم الاطباء). || تمام . انتها .در آذربایجان ققا به کسر اول و تشدید دوم به کسی گویند که در بازی نوبت وی آخر و بعد از دیگران باشد.
-
غوغو
لهجه و گویش تهرانی
صدای جُغد
-
واژههای همآوا
-
قوقو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹قوقه› [قدیمی] ququ = قوقه۲: ◻︎ از حشمت سلطانی او تاج فریدون / چاووش ورا قبهٴ قوقوی کلاه است (سوزنی: ۱۳۱).
-
قوقو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) ququ بانگ خروس؛ قوقولیقوقو.
-
قوقو
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) تکمة کلاه و پیراهن .
-
قوقو
لغتنامه دهخدا
قوقو. (اِ صوت ) نقل آواز خروس است و چون فارسی است باید با غین (غوغو)نوشته شود. (فرهنگ نظام ). قَوق آواز کردن مرغ بود. (اقرب الموارد). رجوع به همین کلمه و قَوقاءة شود.
-
قوقو
لغتنامه دهخدا
قوقو. (اِ) قوقه است که کلاه و پیراهن باشد. (برهان ) (آنندراج ) : از حشمت سلطانی او تاج فریدون چاوش ورا قبه ٔ قوقوی کلاه است . حکیم سوزنی (ازآنندراج ).رجوع به قوقه شود.
-
قوقو
لهجه و گویش تهرانی
صدای کبوتر
-
قوقو
واژهنامه آزاد
(اطراف کاشان) قُمری، یاکَریم؛ نوعی پرنده است.
-
جستوجو در متن
-
cuckoos
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زخم ها، فاخته، غوغو، صدای فاخته دراوردن
-
cuckoo
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوسه، فاخته، غوغو، صدای فاخته دراوردن، دیوانه
-
قوقو
لغتنامه دهخدا
قوقو. (اِ صوت ) نقل آواز خروس است و چون فارسی است باید با غین (غوغو)نوشته شود. (فرهنگ نظام ). قَوق آواز کردن مرغ بود. (اقرب الموارد). رجوع به همین کلمه و قَوقاءة شود.