کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غوربا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
غوربا
/qurbā/
معنی
= غورهبا
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
غوربا
لغتنامه دهخدا
غوربا. [ رَ ] (اِ مرکب ) آش غوره . (فرهنگ شعوری ج 2 ورق 188 الف ). حصرمی . (دهار). غوره با. (ناظم الاطباء). رجوع به غوره با شود.
-
غوربا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] qurbā = غورهبا
-
جستوجو در متن
-
غوروا
لغتنامه دهخدا
غوروا. [ غورْ ] (اِ مرکب ) غوربا. غوره با. رجوع به غوره باو ناظم الاطباء و فرهنگ شعوری ج 2 ورق 188 الف شود.
-
غور
لغتنامه دهخدا
غور. (ص ، اِ) حیز و مخنث . (از برهان قاطع). || (اِ) فتق . (ناظم الاطباء). || مخفف غوره بمعنی مطلق میوه ٔ نرسیده و خام . در ترکیب غوربا نیز هاء غوره به تخفیف افتاده است . رجوع به غوره و غوربا شود : بار درخت دهر تویی جهد کن مگربی مغز نوفتی ز درختت چو گ...
-
غوره با
لغتنامه دهخدا
غوره با. [ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) آش غوره و بعربی حِصرِمیَّه گویند. (فرهنگ رشیدی ). آش غوره ، چه «با» بمعنی آش است . (آنندراج ) (انجمن آرا). حصرمیه . (مهذب الاسماء) (دهار). قسمی آش که دارای آب غوره بود. (ناظم الاطباء). غوره وا. غوربا : تافته طبعی مکن ب...