کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غواشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
غواشی
/qavāši/
معنی
= غاشیه
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
غواشی
لغتنامه دهخدا
غواشی . [ غ َ ] (ع ص ، اِ) غَواش . ج ِ غاشیة. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (المنجد). رجوع به غاشیة شود. || در شعر زیر از گلستان سعدی بمعنی زین پوشها آمده : ان لم اکن راکب المواشی اسعی لکم حامل الغواشی .سعدی (کلیات چ محمدعلی فروغی چ تهران 1316 ص 56)....
-
غواشی
فرهنگ فارسی معین
(غَ) [ ع . ] (اِ.) جِ غاشیه .
-
غواشی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ غاشیه] [قدیمی] qavāši = غاشیه
-
جستوجو در متن
-
غواش
لغتنامه دهخدا
غواش . [ غ َ شِن ْ ] (ع ص ،اِ) غواشی . ج ِ غاشیة. رجوع به غواشی و غاشیة شود.
-
مسور
لغتنامه دهخدا
مسور. [ م ُ س َوْ وَ ] (ع ص ) نعت مفعولی از تسویر. زینت کرده شده با دست برنجن . (ناظم الاطباء). یاره بر دست نهاده . (منتهی الارب ). دستبند داشته شده . دارای دستبند : چهل مربط در محاذات مجلس او بداشتند با تجافیف مشهر و غواشی مسور و به اسلحه ٔ نفیس مصو...
-
مکاشفه
لغتنامه دهخدا
مکاشفه . [ م ُ ش َ ف َ / ش ِ ف ِ ] (از ع ، مص ) دشمنی آشکارا کردن و جنگ برملا کردن . (غیاث ). مکاشفة. مکاشفت : چون قطران با وی بود گفتم نباید که در میدان مکاشفه و مجادله افتد. (سمک عیار، ج 1 ص 182). و رجوع به مکاشفت و مکاشفة شود. || (اصطلاح تصوف ) ظا...
-
غاشیه
لغتنامه دهخدا
غاشیه . [ ی َ ] (ع اِ) زین پوش . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (مهذب الاسماء) (ملخص اللغات حسن خطیب ). پوشش زین . (منتهی الارب ). پرند. ج ، غواشی . جناغ . (تفلیسی ). دفنوک . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). || جامه ٔ نگارین یا ساده بوده است که چون بزرگ...
-
زره
لغتنامه دهخدا
زره . [ زَ رِه ْ / زِ رِه ْ ] (اِ)... جامه ای باشد که از حلقه های آهنین ترتیب داده اند و در روزهای جنگ پوشند. (برهان ) (از ناظم الاطباء). پوششی است مانند جوشن و خفتان از تصنعات داود نبی علیه السلام برای حفظ بدن از رسیدن حربه ٔ جنگ مانند تیر و شمشیر و...
-
جرجانی
لغتنامه دهخدا
جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ )علی بن محمدبن علی حسینی حنفی یا شیعی استرابادی مشهور به میر سیدشریف جرجانی . وی از مشاهیر علماء علم کلام و حکمت و ادب بشمار بود مؤلف روضات الجنات آرد: متکلمی است بارع صاحب عقیده و رای و دارای تحقیق بسیار و هوش سرشار و نظر دقیق...