کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ghan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غن
-
سنگ عصاری
واژهنامه آزاد
غن
-
سرود خواندن
دیکشنری فارسی به عربی
ترتيلة , غن
-
سراییدن
دیکشنری فارسی به عربی
رتل , غن
-
سرودن
دیکشنری فارسی به عربی
اعدد , غن
-
تصنیف
دیکشنری فارسی به عربی
ارتجالا , اغنية , غن
-
اواز خواندن
دیکشنری فارسی به عربی
غن , ميل , نظم
-
اواز
دیکشنری فارسی به عربی
اغنية , غن , هواء
-
سرود
دیکشنری فارسی به عربی
اغنية , انشودة , ترتيلة , غن , مزمور , نشيد
-
طواغ
لغتنامه دهخدا
طواغ . [ طَ غِن ْ ] (ع اِ) ج ِ طاغوت . (منتهی الارب ).
-
غوندمار
لغتنامه دهخدا
غوندمار. [غُن ْ ] (اِخ ) تلفظ ترکی گندمار . رجوع به همین نام و قاموس الاعلام ترکی شود.
-
مرغ
لغتنامه دهخدا
مرغ . [ م ُ رَغ ْ غِن ْ ] (ع ص ) مرغّی . رجوع به مرغی در ردیف خود شود.
-
وغن
لغتنامه دهخدا
وغن . [ وَ غ َ ] (اِ) بازوبند. (فرهنگ اسدی ). در فرهنگ اسدی لغت غن به معنی دستاورنجن آمده با شاهدی از شاعری که نامش معلوم نیست ، و می نماید که حرف واو در آغاز کلمه زاید باشد. رجوع به غن شود.
-
فرغاً
لغتنامه دهخدا
فرغاً. [ ف ِ / ف َ غَن ْ ] (ع ق ) به رایگان : ذهب دمه ُ فرغاً؛ رایگان رفت خون وی . (منتهی الارب ).
-
غونتران
لغتنامه دهخدا
غونتران . [غُن ْ ؟ ] (اِخ ) تلفظ ترکی گنتران . رجوع به گنتران و قاموس الاعلام ترکی شود.