کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غنیمی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غنیمی
لغتنامه دهخدا
غنیمی . [ غ َ ] (اِخ ) محمد ابراهیم . او راست : الباکورة العربیة و حدائق الانشاء که هر دو در مصر چاپ شده اند. (از معجم المطبوعات ج 2 ستون 1420).
-
غنیمی
لغتنامه دهخدا
غنیمی . [ غ َ ] (اِخ ) محمود. او راست : منظومة اسماء اﷲ الحسنی النورانیة لمن اراد أن یصل الی اللطائف الرحمانیة و المعارف الاحسانیة. این کتاب در مصر به سال 1308 هَ . ق . به چاپ رسید. (از معجم المطبوعات ج 2 ستون 1420).
-
غنیمی
لغتنامه دهخدا
غنیمی . [ غ َ ] (اِخ ) میدانی . نام وی سیدعبدالغنی و شاگرد ابن عابدین است . او راست : «ردالمختار» و «اللباب فی شرح الکتاب » که شرحی است بر «مختصر» امام احمد قدوری در فقه و به سال 1268 هَ . ق . آن را تألیف کرد. (از معجم المطبوعات ج 2 ستون 1420).
-
غنیمی
لغتنامه دهخدا
غنیمی . [ غ ُ ن َ] (اِخ ) احمدبن محمدبن علی غنیمی انصاری خزرجی . ملقب به شهاب الدین . فقیه و متتبع و از اهل مصر بود. نسبت او به غنیم یکی از اجداد وی میرسد. حواشی و شروحی درباره ٔ اصول و زبان عربی و همچنین رسائلی در ادب و منطق و توحید نوشته است . تولد...
-
جستوجو در متن
-
شهاب الدین
لغتنامه دهخدا
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به احمدبن محمد غنیمی انصاری خزرجی شود.
-
ابوالعباس
لغتنامه دهخدا
ابوالعباس . [ اَ بُل ْ ع َب ْ با ] (اِخ ) احمدبن محمد غنیمی انصاری . رجوع به احمد... شود.
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )ابن محمد غنیمی انصاری خزرجی ، ملقب بشهاب الدین و مکنی به ابوالعباس . متوفی به سال 1044 هَ .ق . او راست : شرح ام البراهین موسوم به بهجةالناصرین و تسدید فی بیان التوحید و الشذرةاللطیفه فی شرح جملة من مناقب الامام ابی حنیفه و نقش ...
-
غنیم
لغتنامه دهخدا
غنیم . [ غ َ ] (ص ) ظاهراً فارسی است بمعنی دشمن . (فرهنگ نظام ). خصم . (فرهنگ شعوری ج 2 ورق 182 ب ). خصم اَلَدّ درتداول امروز گویند: کربلا غنیمت باشد... رجوع به فرهنگ نظام شود : چو بنهاد جمشید سردر گریزغنیمش ز دنبال با تیغ تیز... فردوسی .خویشتن دارد ...