کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غنوص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غنوص
لغتنامه دهخدا
غنوص . [ غ ُ ] (ع مص ) تنگی سینه بسبب غم و اندوه . ضیق صدر. غَنَص . (اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
قنوس
لغتنامه دهخدا
قنوس . [ ق ُ ] (ع اِ) ج ِ قِنس ، به معنی اعلای سر. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قنس شود.
-
جستوجو در متن
-
غنص
لغتنامه دهخدا
غنص . [ غ َ ن َ ] (ع مص ) تنگدلی . ضیق صدر. یقال : غنص صدره ؛ ای ضاق . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و در لسان العرب مصدر غَنِص َ، غُنوص آمده است . (اقرب الموارد).