کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غنوده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
غنوده
/qonude/
معنی
غنویده؛ خوابیده؛ خفته؛ آرمیده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
آرمیده، آسوده، خسبیده، خفته، خوابیده
دیکشنری
asleep, easy
-
جستوجوی دقیق
-
غنوده
واژگان مترادف و متضاد
آرمیده، آسوده، خسبیده، خفته، خوابیده
-
غنوده
لغتنامه دهخدا
غنوده . [ غ ُ دَ / دِ ] (ن مف / نف ) در خواب شده . (برهان قاطع). خفته . رجوع به غنودن شود : همانا که برگشت پیکار ماغنوده شد آن بخت بیدار ما. فردوسی .جهان گشت ویران ز کردار اوی غنوده شد آن بخت بیدار اوی . فردوسی .خروس غنوده فروکوفت بال دهل زن بزد بر ت...
-
غنوده
فرهنگ فارسی معین
(غُ دِ) (ص مف .) 1 - به خواب رفته . 2 - آسوده .
-
غنوده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی] qonude غنویده؛ خوابیده؛ خفته؛ آرمیده.
-
واژههای همآوا
-
قنوده
لغتنامه دهخدا
قنوده . [ ق ُ دَ / دِ ] (اِ) قنود. (آنندراج ). رجوع به قنود شود.
-
جستوجو در متن
-
reposeful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مودبانه، غنوده
-
خسبیده
واژگان مترادف و متضاد
خفته، خوابیده، غنوده ≠ نشسته
-
آرمیده
واژگان مترادف و متضاد
آسوده، خفته، غنوده
-
sleeping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوابیدن، خواب، خوابیده، غنوده
-
asleep
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خواب، خوابیده، خفته، غنوده
-
فنوده
لغتنامه دهخدا
فنوده . [ ف َ / ف ُدَ / دِ ] (ن مف ) فریفته شده و غره گردیده . || آرام گرفته . (برهان ). غنوده . رجوع به غنوده شود.
-
خوابیده
واژگان مترادف و متضاد
۱. خسبیده، خفته، غنوده ≠ بیدار ۲. درازکشیده ≠ ایستاده، نشسته
-
خفته
واژگان مترادف و متضاد
۱. آرمیده، خسبیده، خوابیده، غنوده ≠ بیدار ۲. غافل، بیخبر، ناآگاه ۳. نهفته، به ظاهر آرام