کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غمند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
غمند
/qamand/
معنی
= غمنده
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
غمند
لغتنامه دهخدا
غمند. [ غ َ م َ ] (ص مرکب ) (مخفف غم مند). غمناک . (ناظم الاطباء) (فرهنگ شعوری ج 2 ص 179 الف ). اصل این ترکیب غم مند بوده برای تخفیف یک میم را انداخته اند. (از فرهنگ شعوری ).
-
غمند
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی، مخففِ غممند یا غمنده] [قدیمی] qamand = غمنده
-
جستوجو در متن
-
صابر
لغتنامه دهخدا
صابر. [ ب ِ ] (اِخ ) (ادیب ...) قطعه ٔ ذیل از اوست در وصف شراب :ساقی بده آن شراب گلگون راگز گونه خجل کند طبرخون راخواهی که رخ تو رنگ گل گیرداز کف مده آن شراب گلگون راناخوش نتوان گذاشت بی باده وقت خوش و ساعت همایون راآن باده عقیق ناب را ماندچونانکه پی...
-
غیرتی شیرازی
لغتنامه دهخدا
غیرتی شیرازی . [ غ َ رَ ی ِ شی ] (اِخ ) صادقی کتابدار در مجمع الخواص آرد: غیرتی از بزرگان شیراز بود (در حدود قرن دهم هجری ) و در اقسام شعر دست داشت . این ابیات از اوست :رشکم آید که بعشق از غم مهجوری گل هیچکس منع جگرخواری بلبل نکند.شبها که روی دل به خ...
-
دریا
لغتنامه دهخدا
دریا. [ دَرْ ] (اِ) معروف است و به عربی بحر خوانند. (برهان ) (از آنندراج ). آب بسیار که محوطه ٔ وسیعی را فراگیرد و به اقیانوس راه دارد مجموع آبهای نمکی که جزء اعظم کره ٔ زمین را می پوشاند و هر وسعت بسیار از آبهای نمکی را دریا توان گفت و نوعاً دریا تق...