کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غمزه لاجوردی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
غر و غمزه
لغتنامه دهخدا
غر و غمزه . [ غ ِ رُ غ َ زَ / زِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) جنباندن جزء یا تمام بدن از روی ناز توأم با اشاره ٔ چشم و ابرو. مرکب از: غر + غمزه . رجوع به همین مدخل ها شود.
-
قر و غمزه آمدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ُ غَ زِ. مَ دَ) (مص ل .) (عا.) 1 - ادا و اطوار درآوردن . 2 - اشکال تراشی کردن .
-
قر و غمزه
لغتنامه دهخدا
قر و غمزه . [ ق ِ رُغ َ زَ / زِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) لوندی کردن . ناز کردن . کول وکچول کردن . با آمدن و رفتن ترکیب شود.
-
پر ناز و غمزه
لغتنامه دهخدا
پر ناز و غمزه . [ پ ُ زُ غ َ زَ / زِ ] (ص مرکب ) که ناز و غمزه ٔ بسیار دارد.
-
با چشم غمزه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
انظر
-
ابرو و غَمزه
فرهنگ گنجواژه
اشارت نهانی.
-
غِر و غَمزه
فرهنگ گنجواژه
دلبری کردن.
-
غمزه و عِشوه
فرهنگ گنجواژه
دلبری کردن.
-
غَمزه و غَرَنگ
فرهنگ گنجواژه
دلبری.
-
غمزه و غماز
فرهنگ گنجواژه
عشوه.
-
قر و غمزه
فرهنگ گنجواژه
عشوه. قر و غمزه آمدن.
-
ناز و غمزه
فرهنگ گنجواژه
دلربائی.
-
جستوجو در متن
-
عشوه
لغتنامه دهخدا
عشوه . [ ع ِش ْوَ / وِ ] (از ع ، اِ) وعده ٔ دروغ . (دهار). فریب . (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ) : برادر ما را بر آن داشتند که رسول ما را بازگردانید و رسولی با وی نامزد کردند با مشتی عشوه و پیغام که ولیعهد پدر ویست . (تاریخ بیهقی ص 118). باید که جوابی...