کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غلپ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
غلپ
معنی
(غُ لُ) (اِ.) = قلپ . غلب : یک جرعة بزرگ از آب یا مایعی دیگر که در دهان کنند.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
غلپ
لغتنامه دهخدا
غلپ . [ غ ُ ل ُ ] (اِ) یک جرعه ٔ بزرگ از مایع خارجی در دهان . یک بار پری دهان از مایعی ، در تداول عامه ، یک غلپ ، یک جرعه و یک شربت : یک غلپ آب . یک غلپ شربت . یک غلپ خون . یک غلپ چای . رجوع به غُلُب شود.
-
غلپ
فرهنگ فارسی معین
(غُ لُ) (اِ.) = قلپ . غلب : یک جرعة بزرگ از آب یا مایعی دیگر که در دهان کنند.
-
واژههای همآوا
-
قلپ
واژگان مترادف و متضاد
جرعه، چکه
-
قلپ
فرهنگ فارسی معین
(قُ لُ) (اِ.) (عا.) جرعه ، مقدار آب یا هر مایعی که یک بار در دهان جا شود.
-
قلپ
لغتنامه دهخدا
قلپ . [ ق ُ ل ُپ پ / ل ُ ] (اِ) در تداول به معنی قورت : یک قلپ آب ؛ یک قورت آب .
-
قلپ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عامیانه] qolop آن مقدار از مایعات که با یکبار نوشیدن از حلق فرو بَرند؛ قورت: یک قلپ آب، یک قلپ شربت.
-
قُلُپ
لهجه و گویش بختیاری
qolop جرعه آب.
-
جستوجو در متن
-
جرعه جرعه نوشیدن
واژهنامه آزاد
غُلُپ غُلُپ نوشیدن.
-
غلب
فرهنگ فارسی معین
(غُ لُ) (اِ.) = غلپ : نک غلپ .
-
جرعه
واژهنامه آزاد
غُلُپ.
-
قورت
واژگان مترادف و متضاد
۱. بلع، غلپ ۲. بلعیدن، فروبردن
-
جغمه
لغتنامه دهخدا
جغمه . [ ج َ م َ ] (اِ) جرعه . غلپ . بلعه . شربة. شربت . (دزی ).