کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غلوکننده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غلوکننده
لغتنامه دهخدا
غلوکننده . [ غ ُ ل ُوو ک ُ ن َن ْ دَ / دِ ] (نف مرکب ) از حد گذرنده . غالی . رجوع به غُلُوّ شود.
-
جستوجو در متن
-
غالی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، جمع: غُلاة] [قدیمی] qāli ۱. گرانقیمت؛ گرانبها.۲. ازحددرگذرنده؛ غلوکننده.۳. = غُلات
-
غالی
لغتنامه دهخدا
غالی . (ع ص ) نرخ گران . یقال بعته بالغالی ؛ ای بالغلاء. (منتهی الارب ). گران . (مهذب الاسماء). گران قیمت ، مقابل کم بها. (آنندراج )(غیاث ). مقابل رخیص ، ارزان . || گرانبها. نفیس . قیمتی . قازح ، سعر قازح ؛ ای غالی . (منتهی الارب ). || نعت فاعلی از غ...