کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غلون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غلون
واژهنامه آزاد
به فتح غین و سکون لام و واو qalun- به معنی بیگاری . توضیح اینکه در منطقه ابرکوه این رسم جاری بوده است که زمانی که ارباب مشغول احداث ساختمان بوده است ، رعایایی که الاغ و استر داشته اند مکلف بودند که برای ساختمان ارباب بصورت مجانی خاک و سنگ ببرند و به ...
-
واژههای همآوا
-
قلون
لغتنامه دهخدا
قلون . [ ق ِ ] (ع اِ) ج ِ قُلَه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به قلة شود.
-
قلون
لغتنامه دهخدا
قلون . [ ق ُ ] (ع اِ) ج ِ قُلَة. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قلة شود.
-
قلون
لغتنامه دهخدا
قلون . [ ق ُ] (اِخ ) نام سرداری ترک و چینی . (فرهنگ لغات شاهنامه ). نام غلامی ترک که به فرمان خرداد برزین ، بهرام چوبینه را به کارد بکشت . (یادداشت مؤلف ) : بفرمود تا نزد او شد قلون ز ترکان دلیری گوی پرفسون . فردوسی .بتنگی دل اندر قلون را بخواندبدان...