کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غلظت رسوب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
critical pigment volume concentration, CPVC
غلظت حجمی بحرانی رنگدانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] آن میزان از غلظت حجمی رنگدانه در پوشرنگ خشک که در آن، برای پر کردن حفرههای بین ذرات رنگدانه، پیوندۀ کافی وجود دارد و سبب تغییر ناگهانی در خواص فیلم (film) پوشرنگ میشود
-
جستوجو در متن
-
عکر
لغتنامه دهخدا
عکر. [ ع َ ک ِ ] (ع ص ) آب تیره ، و دردی ناک از شراب و روغن و جز آن . (منتهی الارب ). آب که از غلظت رسوب نکند. (از اقرب الموارد).
-
chelant corrosion
خوردگی چنگالهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] انحلال یا نازک شدن لولههای دیگ بخار که بیشتر در نواحی تحت تنش رخ میدهد و ناشی از غلظت بیشازحد چنگالههای نمک سدیمی است که در مدتی طولانی برای واپایش حلاّلیت رسوب به کار رفته است
-
عکر
لغتنامه دهخدا
عکر. [ ع َ ک َ ] (ع مص ) دردیناک گردیدن آب و شراب و روغن . (از منتهی الارب ). رسوب نکردن آب و شراب به سبب غلظت آن . (از اقرب الموارد). گردآمدن دردی و ستبر و تیره شدن مایع. (تاج المصادر بیهقی ). || جمع شدن دردی و ثفل در چراغدان . (از اقرب الموارد).
-
روح
لغتنامه دهخدا
روح . (ع اِ) جان . ج ، اَرْواح . مؤنث نیز می باشد. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). جان . (غیاث ) (ترجمان علامه تهذیب عادل ) (دهار). نفس . (منتهی الارب ). آنچه مایه ٔ زندگی نفسهاست . (از اقرب الموارد). روان . بوعلی سینا گوید: [ خداوند ] مردم را از گ...