کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غلطانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غلطانی
لغتنامه دهخدا
غلطانی . [ غ َ ] (حامص ) غلطان بودن . صفت چیز غلطان .
-
غلطانی
لغتنامه دهخدا
غلطانی . [ غ َ ل َ / غ َ / غ ُ ] (ص نسبی ) منسوب است به غلطان که از قرای مرو است در چهارفرسخی آن . (از انساب سمعانی ). رجوع به غَلَطان (اِخ ) شود.
-
غلطانی
لغتنامه دهخدا
غلطانی . [ غ َ ل َ غ َ / غ ُ ] (اِخ ) محمدبن جیهان . وی از ابوسلیمان داود بصری روایت کند، و محمدبن بکار برزی از او روایت دارد. (از انساب سمعانی ).
-
جستوجو در متن
-
حذلمة
لغتنامه دهخدا
حذلمة. [ ح َ ل َ م َ ] (ع مص ) شتافتن . (از منتهی الارب ).اسراع . || چون غلطانی رفتن . || حذلمه ٔ فرس ؛ نیکو کردن اسب را. || تراشیدن ، چنانکه چوب را. || پر کردن ، چنانکه مشک را. || تیز گردانیدن . (از منتهی الارب ).
-
گیلویی
لغتنامه دهخدا
گیلویی . [ لو ] (اِ) گیلوئی . حاشیه ٔ گچی پیش آمده میان قاب سقف و قسمت فوقانی بدنه ٔ دیواراطاق . (یادداشت مؤلف ). حاشیه ٔ گچی مقعر و یا به اصطلاح بنایان غلطانی است که در فاصله ٔ سقف (یا قاب سقف ) و قسمت فوقانی دیوار به عرض حدود نیم گز و یا کمترو بیش...