کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غلت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
قلت
لغتنامه دهخدا
قلت . [ ق ِل ْ ل َ ] (ع مص ) قِلّة. نقصان . کم بودن . مقابل کثرت . رجوع به قِلّة شود.
-
قلت
لغتنامه دهخدا
قلت . [ق َ ل ِ ] (ع ص ) مرد کم گوشت . (منتهی الارب ): رجل قلت ؛ ای قلیل اللحم . (اقرب الموارد). رجوع به قَلْت شود.
-
قلط
لغتنامه دهخدا
قلط. [ ق َ ] (ع اِمص ) زشت رویی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
قلط
لغتنامه دهخدا
قلط. [ ق َ ل َ ] (ع اِ) پری زادگان و اولاد شیطان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
غلط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اغلاط] qalat ۱. سهو؛ خطا؛ اشتباه.۲. (اسم مصدر) نشناختن وجه صواب در امری؛ خطا کردن.۳. (صفت) نادرست: کاربردِ غلط.۴. (قید) بهصورت نادرست: او متن را غلط خواند.〈 غلط کردن: (مصدر لازم) خطا کردن؛ به خطا رفتن؛ اشتباه کردن.〈 غ...
-
قلت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: قلَّة، مقابلِِ کثرت] qellat ۱. کم شدن.۲. کم بودن.۳. کمی.
-
قُلْتُ
فرهنگ واژگان قرآن
گفتم
-
قُلْتَ
فرهنگ واژگان قرآن
گفتی
-
غُلَّتْ
فرهنگ واژگان قرآن
بسته باد
-
قَلَت
لهجه و گویش بختیاری
qalat غلط.
-
جستوجو در متن
-
غلتانیده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) qaltānide چیزی که به پهلو غلتدادهشده؛ غلتداده.
-
غلتیده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) qaltide غلتخورده؛ غلتزده.
-
خَرغلت ،()زدن
لهجه و گویش تهرانی
روی زمین غلت زدن،غلت شدید
-
غلتیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) ‹غلطیدن› qaltidan غلت خوردن در روی زمین از یکپهلو به پهلوی دیگر؛ گردیدن جسمی بر روی جسم دیگر بهپهنا یا بهپهلو؛ غلت خوردن؛ غلت زدن.
-
غلط
فرهنگ واژههای سره
غلت، نادرست