کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غلتک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
roller bearing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غلتک
-
غلتبان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) qaltbān = غلتک
-
غلتنک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] qaltanak = غلتک
-
غلته
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] qa(o)lte = غلتک
-
ground roller
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمین غلتک
-
paint roller
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غلتک رنگ
-
garden roller
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غلتک باغ
-
road roller
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غلتک جاده
-
high roller
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غلتک بالا، خراج
-
roller bandage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باند غلتک
-
roller bit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمی غلتک
-
leaf-roller
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برگ غلتک
-
roller blind
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غلتک کور
-
وردنه
لهجه و گویش تهرانی
غلتک خمیر،نورد
-
roller coating
پوشانش غلتکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] فرایندی که در آن، مادۀ پوششی بهصورت مکانیکی بر ورق فلزی میان دو غلتک قرار میگیرد؛ یکی از این غلتکها با فیلمی (film) از مادۀ پوششی مایع پوشانده میشود